سخن آغازین
-
آزمون پیشِ روی اصولیان!
آیا متخصصان و نخبگان اصول فقه، راه توسعه این دانش ارزشمند و فخیم را هموار میکنند و با توسعه و بازتنظیم ساختار آن، ظرفیت گسترش محتوا و مسائل آن را فراهم میکنند، یا ساختارهای کموبیش رایج را چونان مناسک شرعی، «توقیف»ی میبینند و حفظ و تکرار آن را وظیفهای علمی و دینی؟
آسیبشناسی ساختار فعلی
-
نوسازی «علم اصول» و سه نکته
حجتالاسلاموالمسلمین رضا اسلامی، از پژوهشگران صاحبنام در فقه و اصول و عضو هیات علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ضمن بیان نکاتی در خصوص نوسازی و متحول کردن علم اصول فقه، از توجه به تفاوت بین آموزش و پژوهش و نیز بایستههای متن درسی معیار، مینویسد:
-
تحوّل خواهان، متن آموزشی بنویسند تا عیارشان مشخّص شود!
به باور حجتالاسلاموالمسلمین حمید درایتی، تحوّل در متون آموزشی اگرچه امری لازم است، لکن وقتی داعیهداران تحوّل، هنوز متنی را به عنوان جایگزین کتب فعلی به نگارش درنیاوردهاند، هم صحبت از تحوّل بیفایده است و هم نمیتوان نسبت به برتری یا کاستی متون جایگزین نسبت به متون فعلی، به درستی قضاوت کرد. به نظر ایشان، راه حلّ مطلوب در شرایط فعلی، چیز دیگری است.
-
همه مباحث اصول فقه ثمره دارند، چون اصولیاند!
شبکه اجتهاد: حجتالاسلام والمسلمین مرتضی اسکندری، استاد قدیمی سطوح عالی حوزه علمیه مشهد، چند سالی است به تدریس خارج فقه نیز میپردازد. سالها حضور در درس اصول و فقه مرحوم آیتالله فلسفی و ارادت دیرینه به مرحوم سیّد محمود مجتهدی در کنار تبحّر در تاریخ و ادبیّات، وی را به فقه پژوهی ذوالفنون بدل کرده است. او اگرچه از ترویج کنندگان مکتب آیتالله سیستانی و شهید صدر است، لکن با تغییر کتب درسی و کاهش حجم مباحث اصول، چندان موافق نیست. مدیر مرکز فقهی ائمّه اطهار (ع) مشهد، تمام مباحث ساختار فعلی اصول فقه را دارای ثمره میداند.
-
مراجع تقلید و اساتید بزرگ هم از تورّم اصول نالانند
سید صمصام الدین قوامی، از سالها پیش که در درس خارج آیتالله فاضل لنکرانی شرکت میکرد، حذف مباحث بیثمر از دانش اصول را پیگیری مینمود. رئیس مرکز تخصّصی مدیریت، امروز نیز که خود بر کرسی تدریس خارج نشسته است، آرزوی پالایش اصول فقه و حذف مباحث بیثمر را دارد. به باور مدرس خارج فقه مدیریّت اسلامی، حذف مباحث بیثمر از دانش اصول، مطالبه قدیمی مراجع و اساتید حوزه بوده است.
-
معیار ثمره داشتن مباحث اصولی
بحث از ثمره داشتن یا نداشتن مسائل اصولی از گذشته در میان اصولیان مطرح بوده است و بزرگانی در طول تاریخ علم اصول نسبت به طرح برخی مسائل اصولی خرده گرفتهاند که این مسائل بیثمر بوده و نباید وقت طلاب را نسبت به آموزش آنها تلف کرد.
-
مباحث بیثمر و کمثمر دانش اصول
تحول در هر عرصه و جامعهای لازم است البته در جامعهای که دنبال کمال و تعالی است؛ و الا جامعهای که به حداقلها اکتفا دارد و نظری به پیشرفت و توسعه ندارد کمالش را در همین وضع موجود میداند. جامعه حوزوی نیز برای تکامل و تعالی خود نیازمند تغییر و تحول است. آنهم در ساحتی […]
بایستههای ساختار معیار
-
ویژگیهای ساختار معیار دانش اصول فقه
بحثی در فلسفه اصول مطرح است با عنوان ساختار دانش اصول که درباره چگونگی سازماندادن و تبویب مباحث و مسائل آن دانش بحث میکند. ازآنجاکه ساختار دانش یکی از ارکان تکونبخش و هویتبخش هر دانشی است، این بحث اهمیت بهسزایی دارد. ساختار دانش، به تعبیر فلسفی، یکی از علل اربعه تکون و هویتیابی دانش است؛ یعنی علت صوری دانش به شمار میآید و مراد ما از ساختار در اینجا همان ساختار صوری است. فهم و شناخت، ارزیابی و تحلیل بسیاری از مباحثی که مانند ساختارپژوهی جزء مسائلی هستند که به دانش هویت میدهند، به میزان زیادی درگرو فهم ساختار آن دانش هستند.
-
ساختار فعلی اصول فقه، نظامساز نیست!
بحث از کارآمدی ساختار فعلی دانش اصول فقه، چندی است که به بحث روزانه حوزویان تبدیل شده است. برخی ساختار فعلی را کارآمدترین ساختار میدانند و پارهای نیز چاره را در تحوّل میانگارند. گفتگوی «شبکه اجتهاد» با حجتالاسلام والمسلمین دکتر علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه با تناسب ساختار فعلی دانش اصول فقه با نظام سازی فقهی است. اینکه آیا ساختار موجود میتواند به نظام سازی منجر شود یا خیر؟
-
ساختار آخوند و تحلیل برجام!
حجتالاسلام و المسلمین محمد قائینی از نجفزادگانِ ساکن قم است. شاگردی در محضر اساتیدی همچون آیتالله خویی در نجف و آیات منتظری و تبریزی در قم، او را به یکی از بهترین اساتید خارج فقه و اصول حوزه علمیّه قم بدل کرده است. میخواستیم با ایشان در مورد امکان نظامسازی از ساختار فعلی دانش اصول سخن بگوییم؛ امّا وی آنقدر از انتقاداتی که اخیراً به دانش اصول میشود برآشفته بود که بخش مهمی از گفتوگو را به دفاع از ساختار فعلی پرداخت. به باور وی، ارائه ساختارهای جدید برای دانش اصولفقه، امری بیهوده است و از جانب کسانی مطرح میشود که اصول را بهدرستی نفهمیدهاند.
-
تحوّل بدون اقناع مراجع، ممکن نیست
بیست سال سابقه مدیریت بر حوزه علمیّه خراسان، حجتالاسلام والمسلمین اکبر فرجام را به یکی از آشناترین افراد با ساختار حوزههای علمیّه بدل کرده است. او که چند ماهی است عنان ریاست حوزه خراسان را واگذار کرده، در مورد تلاشهای خود و مجموعه تحت مدیریتش، در عمل به منویات مقام معظم رهبری در رابطه با کمکردن سنوات تحصیل در حوزههای علمیّه و حذف مباحث کمفایده از متون درسی سخن گفته است. به باور وی، اگرچه تلاشهایی برای تغییر کتب آموزشی و بهینهسازی سنوات تحصیلی انجام شده، امّا در عمل میتوان گفت توصیههای رهبری در رابطه با تحوّل در حوزههای علمیّه، مورد بیتوجهی واقع شده است.
-
اصولفقه موجود، حکومتی نیست
با شکلگیری انقلاب اسلامی، نیاز به کاربردی شدن فقه و مطابقت آن با نیازهای روز، افزون گشت. در بسیاری از عرصهها که فقه وارد نشده بود نیز، این نیاز احساس میشد. امّا باوجود تمام تلاشهای صورتگرفته در طی این سالها از سوی فقها و فقهپژوهان حوزه، هنوز فقهی به نام «فقه حکومتی» شکل نگرفته است. در این میان، این پرسش پیش میآید که آیا شکلگیری فقه حکومتی، نیازمند اعمال تغییر در ساختار اصولفقه موجود است یا آنکه با همین ساختار فعلی نیز میتوان فقه حکومتی را پیریزی کرد؟ حجهالاسلام علی رحمانی، رئیس مرکز آخوند خراسانی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی که هم به لحاظ شخصیت حقیقی و هم به لحاظ شخصیت حقوقیاش، دغدغه این عرصه را دارد، به سؤالات ما در این رابطه پاسخ داده است.
-
اصولفقه حکومتی باید در موضوعات دخالت کند
حجۀالإسلام محمدعلی خادمی کوشا، مدیر گروه «دانشهای وابسته به فقه» در پژوهشکده فقه و حقوقِ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است. از آنجا که یکی از وظایف این گروه علمی، بررسی تحوّلات دانش اصولفقه و بهینهسازی آن است، با وی در مورد اصولفقه بهینه برای فقه حکومتی، گفتگو کردیم؛ اینکه آیا فقه حکومتی مستلزم نگارش اصولفقه جدیدی است یا آنکه همین اصولفقه فعلی میتواند فقه حکومتی را نیز سامان دهد.
-
متن خوب بنویسید، خودبهخود درسی میشود
حجتالاسلام والمسلمین رضا مختاری، علاوه بر تدریس و تألیف، مؤسّس و رئیس سابق مرکز تدوین متون درسی حوزه علمیّه بوده است. او بهقدری در پژوهش و جولان ذهن شهره است که آیتالله شبیری از وی بهعنوان «بحّاث جلیل» تعبیر میکند. تلاشهای وی در تدوین متون آموزشی جدید، بهانهای شد تا از فعّالیّتهایش برای تجدیدنظر در ساختار کتب اصولی سخن بگوییم.
ساختارهای متفاوت
-
تطور تاریخی هندسه علم اصول
بیشک هر علمی در تاریخ خود تحولاتی را در مسیر پیشرفت، رشد و تکامل علم داشته است. پیشرفت در مسائل و موضوعات یک علم و توسعه و تکامل آن، موجب میشود ساختار و نظام طبقهبندی اطلاعات آن علم نیز دچار تحولاتی شود؛ زیرا برخی مسائل و موضوعات جدید که در طول زمان به مسائل و موضوعات علم افزوده میشود، ممکن است در ساختار قدیمی علم جایگاه مشخصی نداشته باشد؛ بنابراین بر اساس رشد و تکامل علم، در ساختار و طبقهبندی مسائل یک علم نیز باید بازنگریهایی صورت پذیرد. نکتهی اساسی در بازنگریها و ارائه ساختار برای یک علم، این است که بتواند تصویری روشن از مسائل و جایگاه آنها در ذهن مخاطب علم قرار دهد.
-
نظریه آیتالله سیستانی در ساختار و جغرافیای دانش اصول
آیتالله سیستانی، دو ساختار پیشنهادی برای دستهبندی منطقی و چینش مباحث دانش اصولفقه دارد: ۱- ساختار حجیتمحورانه اصول ۲- ساختار اعتبارمحور اصول
-
بررسی ساختارهای اصولی پیشین با تأکید بر ساختار شیخ انصاری
باید گفت پس از شیخ نوعی امتناع معرفتی و عقیم شدن در بعضی از ابواب اصول، رخ داده است؛ مانند همان اتفاقی که پس از صدرالمتألهین در فلسفه روی داد. اگرچه بزرگانی مانند آخوند خراسانی، محقق اصفهانی و شهید صدر طی عمر پربرکتشان در حوزه علم اصول منشأ آثار بسیار مهمی شدهاند، قله شیخ آنچنان بلند است که هر کوهنوردی نمیتواند به آن دست پیدا یابد.
-
چرا تحوّل در ساختار دانش اصول، ناکام مانده است؟
ده سال پیش، مهدی علیپور و حمیدرضا حسنی، دو پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با نگارش مجموعه دوجلدی «جایگاهشناسی علم اصول»، اولین گامهای ایجاد تحوّل در این دانش را برداشتند. این کتاب، هم گفتگوهایی با دانشیان این علم دارد و هم مشتمل بر مقالاتی از این دو پژوهشگر است. در بخشی از کتاب، به آسیبشناسی ساختار فعلی دانش اصولفقه و نقد تحوّلاتی که در این رابطه انجامشده است پرداختهشده و پسازآن نیز از بایستههای ساختار معیار اصولفقه سخن گفتهشده است. خلاصهای از این دو بخش، در زیر میآید.
-
ساختار پیشنهادی اصفهانی از ساختار شهید صدر متقنتر است
آیتالله سیدمحمد حسینی زنجانی، فرزند مرحوم آیتالله سیّد عزّالدین حسینی زنجانی است. او با فوت پدر و بازگشت به مشهد، درس فقه و اصول خودرا دوباره برپا کرده است. در این میان، ارادت قدیمی او، به سان پدرش، به محقّق اصفهانی، موجب شده تا علاوه بر دروس روزانه خود، تدریس نهایۀالدرایه را نیز به صورت اختصاصی با برخی از شاگردان قدیمی آغاز کند. به همین بهانه، با او از ساختار جدیدی که محقّق اصفهانی درکتاب «بحوث فی أصول الفقه» پیشنهاد دادند و تفاوتهای آن با ساختار مشهور مرحوم آخوند درکفایه سخن گفتیم.
-
مکتب اصولی میرزا، مکتب حجّیّت عقلائی است
حجتالاسلام محمد بیابانی، از محققین عرصه معارف اهلبیت علیهمالسلام و مروّجان مکتب تفکیک است. تحقیقات او در راستای معارف اهلبیت (علیهمالسلام) تاکنون به نگارش پانزده کتاب منجر شده است. از آنسو، مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، ساختار جدیدی را از علم اصول ارائه دادند که در میان شاگردان باواسطه و بیواسطه ایشان، موردبحث جدی قرار نگرفته است، گویا اینکه شاگردان ایشان بیشتر به ترویج مبانی اعتقادی و نفی فلسفه ایشان پرداختهاند تا مکتب اصولی وی. ایشان با تسلّط کامل بر مبانی میرزا، از مختصات دقیق مکتب اصولی وی و تفاوت آن با سایر ساختارهای علم اصول پرده برداشت.
-
آراء شهید صدر، نظریه یا مکتب؟
شهید صدر در مقدمه کتاب «حلقاتالاصول»، چرائی ساختار خود و سبب برتری آن بر ساختارهای دیگر و ازجمله ساختار مرحوم آخوند را مطرح میکند. مهمترین مشکل کتب رایج درسی پیش ازحلقات، این است که دانشپژوهان این عرصه را با نظریات مثل مرحوم نائینی و اصفهانی آشنا نمیسازد و در درس خارج، ناگهان با این انظار آشنا میشوند؛ درحالیکه درباره آن آموزش ندیدهاند. نکته دیگر، نداشتن ترتیب و تنظیم آموزشی است چون در مباحث، تقدیم وتأخیر نابجا پید اشده و تفریق مجتمعات و تجمیع متفرقات شده است.
-
اصول فقه فعلی، نظامساز نیست
حجتالاسلام والمسلمین سید منذر حکیم، رئیس پژوهشکده «الذریه النبویه» در حوزه علمیه قم و پایهگذار گروه فقه تخصصی خانواده در جامعه المصطفی العالمیه است. او همچنین سرپرستی گروه تحقیق کتاب «الاصول العامه للفقه المقارن» تألیف شهید سیّد محمدتقی حکیم را نیز به عهده داشته و علاوه بر آن، آراء مرحوم آیتالله عبدالهادی فضلی را نیز مورد مداقه قرار داده است. آشنایی وی با آراء این دو اصولی، بهانهای شد تا با او در رابطه با ساختار پیشنهادی این دو فقیه برای دانش اصول فقه گفتوگو کنیم.
-
بایستههای فلسفه اصولفقه
در رابطه با فلسفه دانش اصول فقه، نگاشتههای زیادی وجود ندارد. حجّتالإسلام والمسلمین سعید ضیائیفر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سالهاست که یکی از دغدغههای مطالعاتی و پژوهشی خود را در فلسفه اصولفقه قرار داده است. وی که چند سالی است درس خارج فلسفه اصول فقه را نیز آغاز نموده است، در این یادداشت، به بایستههای ساختار فلسفه اصولفقه از دیدگاه خود میپردازد.
-
معرفی تفصیلی مجموعه فلسفه علم اصول نگاشته آیتالله آملی لاریجانی
انتشارات مدرسه علمیه ولیعصر (عج) از زمستان سال ۱۳۹۳ شمسی و در طی دو سال، سه مجلد از مجموعه «فلسفه علم اصول» را به جامعه علمی کشور تقدیم کرده است. این اثر به قلم اندیشمند نوآور، حضرت آیتالله صادق آملی لاریجانی و با همکاری تنی چند از شاگردان ایشان گرد آمده است.
چند ساختار پیشنهادی
-
ساختار پیشنهادی حجتالاسلاموالمسلمین درایتی
حجّت الاسلام و المسلمین حمید درایتی اگرچه در محافل عمومی به حفظ قرآن و نهجالبلاغه و داوری مسابقات شهره است، امّا در محافل حوزوی، او را استاد برجسته فقه و اصول میدانند. او که ده سالی ست تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرده است، همواره به دنبال دستیابی به ساختاری معیار برای دانش اصول بود تا ارتباط مباحث دران، بهروشنی مشخص گردد. دانشآموخته حوزه قم و مشهد، پس از تلاش فراوان، حاصل تأملات خود را در ساختار زیر ارائه داده است.
-
ساختار پیشنهادی حجتالاسلام و المسلمین مجتبی نورمفیدی
سیّد مجتبی نورمفیدی، فرزند آیۀالله سیّد کاظم نورمفیدی، نماینده ولیفقیه در استان گلستان و امامجمعه گرگان است. او پسازآن که در سال ۶۲ وارد حوزه علمیّه قم شد و دروس سطح را گذرانید، در دوره خارج، علاوه بر دائی خود (آیۀالله محمد فاضل لنکرانی) از آیات تبریزی، وحید و شبیری زنجانی نیز استفاده نمود. عضو هیئتمدیره مرکز فقهی ائمّه اطهار، علاوه بر سالها تدریس دورههای سطح و خارج، کتابهای مختلفی در موضوعاتی از قبیل حکم ظاهری، نظریه حقالطاعه، خطابات قانونیه، بلوغ دختران و ... نگاشته است. او بهتازگی، ساختار جدیدی برای دانش اصولفقه ارائه داده است که در زیر میآید.
-
ساختار پیشنهادی حجتالاسلام محمدتقی اکبرنژاد
حجه الإسلام محمّدتقی اکبرنژاد، اگرچه با جلسات بررسی زوائد علم اصول شناخته شده است؛ امّا پیش از این، سالها با مسجد مقدّس جمکران همکاری داشته و با مجلّه «کاوشینو در فقهاسلامی» همکاری میکرده است. او پس از یک سال مدیریّت در حوزه علمیّه کنگاور، مؤسّسه فقاهت و تمدن سازی را راه اندازی کرد و به ترویج افکار خود در دو دانش اصول و فقه پرداخت. نگارش شش جلد کتاب در رابطه با روش استنباط (که البتّه هنوز چاپ نشدهاند)، حاکی از تلاش جدی وی در عرصه تحوّل است. با این همه، ناظران بیرونی، تا به حال، کمتر با پیشنهاد علمی وی برای دوران پساتحوّل آشنا شدهاند. او در این یادداشت، از ساختار پیشنهادی خود برای دانش اصول فقه پرده بر میدارد.