نگاه به تصاویر مستهجن، فی‌نفسه حرام نیست!

اختصاصی شبکه اجتهاد:دغدغه بسیاری از خانواده‌ها نسبت به حضور فرزندانشان در فضای مجازی، ناشی از وجود تصاویر و فیلم‌های مستهجن در این فضا است. بازی‌های رایانه‌ای نیز از این قضیه مستثنا نبوده و برخی بازی‌های تولیدشده در خارج از کشور، مشتمل بر تصاویر مستهجن از بانوان است. حجت‌الاسلام علی شفیعی، مدیر گروه فقه کاربردی دفتر تبلیغات خراسان رضوی، در گفتگوی اختصاصی با اجتهاد، به بررسی فقهی مسئله نگاه کردن به تصاویر مستهجن بازی‌های رایانه‌ای می‌پردازد. عضو هیئت‌امنای مرکز پژوهش‌های شورای اسلامی شهر مشهد، معتقد است اگر به این مسئله با دید سنتی نگاه شود، پاسخ قطعاً، حرمت و عدم جواز است؛ اما نگرش جدید به مسئله، می‌تواند حکم فقهی آن را نیز تغییر دهد.


آیا تحریک شدن ملاک حرمت نگاه به تصاویر مستهجن است یا اگر تحریک هم نباشد یا درراه حلالی هم مصرف بشود، باز نگاه به تصاویر مستهجن، حرام خواهد بود؟

ابتدا چند نکته را بررسی می‌کنیم و بعد به سؤالات، پاسخ می‌دهیم:

نکته اوّل

در بحث‌های مستحدث و نو پیدا، فقیهان و عالمانی که در مقام استنباط حکم هستند باید بیش از گذشته به عقل توجه کرده و در کشف ملاک‌ها و موضوع شناسی، سهم بیشتری برای عقل قائل شوند. در جهان گذشته، حتی اگر آن‌گونه که بایدوشاید از عقل بهره گرفته نمی‌شد، بازهم به جهت بساطت موضوعات و بساطت جهان پیرامونی فقها، فتوای فقیه خیلی دور از جنبه‌های کاربردی نبود. ولی امروزه باید بیش از گذشته به عقل سهم داد و برای عقل ارزش قائل شد. به‌طور مثال؛ درباره ملاک حرمت تصاویر مستهجن و حلال یا حرام بودن آن، در گذشته اکثر فقیهان نگاه سندی و دوگانه داشتند؛ یعنی تصویر یا تحریک‌کننده و حرام بود یا نه و فضایی بین این دو متصور نبود. ولی امروزه فضایی دراین‌بین داریم که در عین این‌که نگاه به تصاویر مستهجن می‌تواند تحریک‌کننده باشد، اما گاهی به‌قصد تأمین یک امر حلال مثل آموزش است؛ یعنی فرد مجبور است برای انجام یک کار علمی و آموزش، تصویر مستهجنی را ببیند که ممکن است تحریک‌کننده هم باشد. به نظر من در این حوزه‌ها، باید با تعامل بیشتری حکم داد و در مواردی که نگاه به این تصاویر جنبه آموزشی دارد، به‌راحتی حکم به حرمت نگاه به این تصاویر ندهیم. اگر نگاه به تصاویر مستهجن، فقط به ملاک تحریک باشد، حکم آن روشن است و می‌توانیم به‌راحتی حکم به حرمت بدهیم؛ اما اگر ملاک تحریک در میان نبود، لزوماً رسیدن به یک وجه حلال هم ضروری نیست. گاهی یک فضای خاکستری وجود دارد که در این فضای خاکستری با ملاک قرار دادن عقل می‌توان فتوا داد. به نظر من: در این فضاهای جدید باید به رهاوردهای بشری در حوزه عقل بهای بیشتری بدهیم و مصالح بالاتری را نیز در نظر بگیریم.

نکته دوم

ازجمله مباحثی که کمتر بین فقها مطرح بوده است، طرح مقاصد شریعت و تأثیر آن در افتاء است. در مباحث نو‌ظهور و نو پیدا که دست ما از نصوص خالی است، نیاز به این عنصر بیشتر حس می‌شود. البته ورود این عنصر باید قاعده‌مند و روشمند باشد تا دچار خطا نشویم ولی دخالت مقاصد شریعت حتی در حکم سابق و استحکام آن نیز مؤثر است. به‌عنوان‌مثال؛ آموزش مسائل جنسی از طریق بازی‌ها قطعاً تحریک‌کننده است اما تحریک آن خیلی کمتر از فضای فیلم واقعی و غیر انیمیشن است و حتی می‌تواند یکی از راه‌های حفظ عرض و آبرو و حتی حفظ دین باشد. با تشخیص و تطبیق مقاصد شریعت می‌توانیم مخاطب نسل جوان و نوجوان را کنترل و مدیریت کرده و جلوی پیامدهای منفی عدم آموزش این امور را بگیریم.

نکته سوم

سومین نکته مهمی که وجود دارد؛ این است که باید بین ملاک‌های شرعی و عرفی تفکیک قائل شد. باید بین امور اجتماعی که عموماً امضائیات شارع هستند و امور شرعی که تأسیسی شارع است، فرق بگذاریم. در امور اجتماعی باید سراغ ملاکاتی که عرف و عقلا ارائه می‌دهند رفت و نباید منتظر ماند، شارع ملاکی را به دست ما بدهد که با آن تطبیق کنیم.

مثلاً ممکن است عقلا به این نتیجه برسند که آموزش روابط جنسی در غالب بازی‌های رایانه‌ای، مصداق حرمت نگاه به تصاویر مستهجن نبوده و مفاسدی را در پی ندارد. درنتیجه استفاده از این روش آموزشی را حرام ندانند. باید این اختیار را به عرف و عقلا داد تا در این مسائل ورود پیدا کنند. البته در حوزه‌هایی که ملاک در آن‌ها، تماماً شرعی است، عرف و عقلا حق ورود ندارند.

اینکه حاکم در ملاکات چه کسی باشد، محذوری دارد که تعطیلی احکام را ممکن است در پی داشته باشد مثلاً شارع فرموده است: نظر به اجنبیِ حرام است. اگر این ملاک به دست عرف باشد، عرف‌ها متغیر هستند و اگر به دست عقلا باشد ملاکاتی برای خود قرار می‌دهند و متغیر هستند. درنتیجه ممکن است شارع به هیچ‌یک راضی نباشد و چون ملاک در دست خود شارع است، شارع راضی به گناه و توجیه آن نباشد.

در خیلی موارد شارع نیز با عقلا همسو است. به‌خصوص در حداقل‌های جنسی و رابطه‌ بین زن و مرد و پوشش، دغدغه‌ شارع و عقلا یکی است. لذا خیلی از جوامع با هم‌جنس‌گرایی مخالف هستند و پوشش را تا حدی لازم می‌دانند. البته ممکن است در حداکثرها، شارع و عقلا هم‌عقیده نباشند ولی در حداقل‌ها که امضایی هستند، اشتراک وجود دارد و موضوع مهم تحکیم آن حداقل‌هاست.

درنتیجه، در پاسخ به این سؤال که آیا نگاه به تصاویر مستهجن حرام است یا نه باید گفت بما هو هو نمی‌توان حکم داد و باید نکاتی که بیان شد نیز مدنظر باشد. با در نظر گرفتن این نکات به‌راحتی نمی‌توان حکم به حرمت داد.

آیا تصاویر مستهجن بازیگران بازی‌های رایانه‌ای، ازآنجاکه توسط کاربر حرکت داده می‌شوند، زنده محسوب می‌شوند؟ اگر ملاک حرمت، تحریک است، وجه تفکیک حکم بین تصاویر پخش زنده و غیر آن چیست؟

ملاکی برای تفکیک این دو نیز نداریم؛ یعنی نمی‌توانیم بگوییم حالت زنده یا حالت مرده بودن این تصاویر در حکم نقشی دارد، چون مهم تأثیری است که این تصاویر می‌توانند در فرد داشته باشند. در این صورت، زنده یا غیرزنده بودن این تصاویر خیلی تأثیرگذار نیست. البته شاید تصاویر بازی‌های انیمیشن با فیلم‌های اصلی تفاوت داشته باشد؛ اما به نظر من: زنده یا غیرزنده بودن تصاویر نقشی در میزان تحریک‌کنندگی آن‌ها ندارد.

ملاک در تصاویر مستهجن، نوع است یا شخص؟

به نکته‌ مهمی اشاره کردید. به نظر من: در این موارد، شخص معیار است. فقها در بعضی موارد مثل موسیقی، ملاک بودن شخص را پذیرفته‌اند و معتقدند اگر موسیقی برای شخص تحریک‌کننده باشد، حرام است و در غیر این صورت مجاز می‌باشد. ولی در موضوعاتی که حساسیت خاصی داشته و هزینه اجتماعی دارد، حاضر به پذیرش این ملاک نیستند. به نظر من، گاهی ذهنیت خاصی نسبت به این موضوع وجود دارد و فقها، ملاک حرمت آن را نوعی می‌دانند درحالی‌که من گمان می‌کنم در این امور هم ملاک حرمت، شخصی است. به‌عنوان‌مثال؛ فردی که در یک فضای خانوادگی لیبرال و آزادمنش تربیت‌شده است، با دیدن تصاویر بدون حجاب یک زن، کمتر تحریک می‌شود. در مقابل، کسی که در یک جهان بسیط بسته کاملاً مدیریت‌شده، رشد کرده، ممکن است حتی‌ با دیدن تصویر سر برهنه یک زن، تحریک شود. به همین جهت من معتقدم در این بحث، به‌راحتی نمی‌توان تحریک نوعی را ملاک قرارداد.

به عقیده من: در این امور هم تحریک شخصی ملاک است ولی اگر شخص تحریک نمی‌شود هم به‌راحتی نمی‌توان حکم به حلیت داد.

آیا ساخت و فروش بازی‌های مشتمل بر تصاویر غیر مستهجن زنان بی‌حجاب چون به‌مرور موجب بی‌اعتنایی کاربران به بحث بی‌حجابی و عادی‌سازی آن امور می‌شود، مشمول ادله حرمت قرار می‌گیرد؟

به‌سختی می‌توانم ادله حرمت را شامل این مورد بدانم، ضمن این‌که اصلاً اصل بی‌حجابی یک ارض عریض و بحث کش‌داری است. ما حداقل‌هایی در تبیین مفهوم بی‌حجابی داریم و برهنگی را ملاک مستهجن بودن می‌دانیم ولی خارج از این مرز، اجماعی وجود ندارد. ما در مورد حداقل حجاب توافق داریم ولی در حداکثر حجاب، اجماع نداریم. به‌طور مثال؛ آیا تصویر خانمی که موهایش بیرون است، مصداقی از بی‌حجابی است. گمان می‌کنم در اموری که جای بحث دارند، نباید به‌راحتی از ادله حرمت استفاده کرد. ضمن این‌که در خود حجاب هم مبانی مختلفی هست و ممکن است، حجاب یک امر طبقاتی باشد یا نباشد. چون در مورد اصل حجاب، تأملاتی وجود دارد؛ شاید شمول ادله حرمت توجیهی نداشته باشد.

در حجاب حد مشخصی بیان‌شده است. وقتی می‌گویند بر زن واجب است که به‌جز وجه و کفین تمام بدن را بپوشاند، طبیعتاً مادون آن بی‌حجابی است.

پاسخ شما، همان نکته‌ای است که گفتم. امروزه، برخی دغدغه‌ها و سؤال‌ها درباره حجاب در حال مطرح‌شدن است. البته شاید این دغدغه‌ها، نگاه حاکم حوزه نباشد ولی توسط برخی از فضلا، تردیدهایی در مورد حجاب حداکثری وجود دارد، بنابراین نمی‌توانیم به‌راحتی ادله حرمت را به این موارد تسری بدهیم. البته اگر تصویر برهنه و مستهجن باشد، ادله حرمت به‌راحتی قابل تسری هستند.

ولی سؤال من در مورد تصاویر غیر مستهجن است.

در مورد تصاویر غیر مستهجن، من نمی‌توانم به‌روشنی، ادله حرمت را تسری بدهم.

به‌عنوان حکم ثانوی چطور؟

حکم ثانوی موضوع دیگری است. مثلاً در کشور ما، حجاب علاوه بر این‌که یک امر شرعی است، یک امر قانونی هم هست. حکم ثانوی‌ این است که کسی که بی‌حجابی می‌کند، عملاً قانون را هم زیر پا می‌گذارد و عمل خلاف قانون، یک عمل حرام شرعی است. این مورد را می‌توان به‌عنوان یک حکم ثانوی پذیرفت؛ اما به‌عنوان حکم اولیه، نمی‌توانیم ادله حرمت را به این موارد تسری بدهیم.

آیا در نگاه کردن به تصاویر زنان دربازی‌های رایانه‌ای، مسلمان یا غیرمسلمان بودن شخص یا بازیگری که تصویر معادل او در بازی استفاده‌شده، موجب تغییر حکم می‌شود؟

در اینجا دو پاسخ وجود دارد: از نگاه گفتمان سنتی یا فقه سنتی پاسخ مثبت است. چون مسلمان، حقوق و حرمت خاصی دارد که برای غیرمسلمان وضع نشده است؛ اما من نسبت به خود این اصل، اشکال جدی دارم و وجیزه‌ای هم تحت عنوان مبانی انسان‌شناسی علم فقه نوشتم و این موارد را اشکال گرفتم؛ بنابراین پاسخ شخص بنده به‌عنوان کسی که در آن حوزه مطالعه دارم، منفی است و مسلمان و غیرمسلمان بودن فرد تفاوتی ایجاد نمی‌کند. اگر پذیرفتیم که تصاویر مستهجن با شخصیت و حرمت انسانی در تعارض است، مسلمان و غیرمسلمان به گمان بنده فرق نمی‌کند.

اما در فقه سنتی، بین مسلمان و غیرمسلمان تفاوت وجود دارد. در فقه سنتی، گاهی غیرمسلمان را در حکم حیوانات‌ می‌دانند و ملاک حرمت معنا پیدا نمی‌کند. پس پاسخ بنده این است که مسلمان بودن یا نبودن در فقه سنتی، موجب تغییر حکم می‌شود ولی از نگاه من، این‌چنین نیست.

آیا می‌توانیم بگوییم: در حکم حرمت مسلمان و غیرمسلمان یکی هستند ولی در مورد مسلمان به خاطر نفس محترمه‌ای که دارد، حکم اشد است.

این تعبیر در نگاه سنتی فقه است. ولی در نگاه بنده، چون مسلمان و غیرمسلمان هیچ تفاوتی ندارند لذا شدت و عدم شدت هم دیگر معنا ندارد.

یعنی شما بین قتل مسلمان و غیرمسلمان هیچ فرقی قائل نیستید؟

شفیعی: نه. بنده معتقدم تهافتی نیست. چون نفس انسانی مهم است و نفس انسانی هم به عقیده گره نخورده است. من در نوشته‌ای با حدود صدوچند صفحه، انسان‌شناسی فقه و چالش‌ها و راهکارهای آن را بررسی کرده‌ام و امیدوارم به‌زودی به نتیجه برسد و منتشر شود.

 به‌طورکلی استفاده از زنان دربازی‌های رایانه‌ای را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من بین استفاده از زن و مرد در بازی فرقی نمی‌بینم. استفاده از زنان دربازی‌های رایانه‌ای مثل استفاده از مردان است. وقتی درباره تصاویر مستهجن صحبت می‌کنیم، بین زن و مرد فرقی نیست. اگر موضوع تحریک‌کنندگی است، هر دو تحریک‌کننده‌اند و اگر تحریک‌کننده نیستند هر دو تحریک‌کننده نیستند. متأسفانه از برخی از این سؤالات این‌گونه برداشت می‌شود که گویا ما در ذهنیت خود، یک نوع اصالت برای مردها قائلیم و گویا می‌خواهیم مشکل مردها را حل ‌کنیم. شما در اینجا باید می‌پرسیدید: استفاده از زنان و مردان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چون یک بخش از کسانی که این بازی‌های رایانه‌ای را انجام می‌دهند، زنان هستند.

در بحث‌های جنسی، این نوع تفکیک درست نیست. وقتی اصل را بر استهجان تصویر گذاشتید، تفکیک بین زن و مرد معنا ندارد. مخاطب شما یا مرد است و زن را نگاه می‌کند یا زن است و مرد را نگاه می‌کند. فقه شما هم باید متکفل پاسخگویی به هر دو جنس باشد. نگاه شما، نگاه مشهور و نگاه حاکم در فقه است که می‌گوییم المرأه کل‌ها عوره. این نگاه در این سؤال خود را نشان داده است. در این نگرش، فکر می‌کنیم که حجم استهجان حضور زن بیشتر از مرد است. به نظر من؛ اگر تصاویر چه مربوط به زن و چه مربوط به مرد، تحریک‌کننده باشد، حرمت دارد و اگر تحریک‌کننده نباشد، حرمت ندارد. ملاک تحریک‌کننده بودن هم نوعی نیست و شخصی است. در این میان، تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد.