برای فقه تمدنی، پروژههای دهساله داریم
اختصاصی شبکه اجتهاد:موسسه آموزشی پژوهشی مطالعات تمدن اسلامی (متا)، چند سال پیش، باهدف تولید محتوای نظری مطالعات تمدنی و تربیت نیروهایی در تراز انقلاب اسلامی و ترویج گفتمان تمدن سازی دینی، تأسیس شد. این مؤسسه تاکنون چندین دوره کلاسهای آموزشی در حوزه تمدن اسلامی برگزار کرده و پژوهشهای مختلفی را نیز در این حوزه رهبری کرده است. با سید محمدحسین متولی امامی، مسئول موسسه، در رابطه با فعالیتهای متا در حوزه فقه تمدنی به گفتوگو نشستیم.
مؤسسه متا تاکنون چه گامهای پژوهشی برای نیل به فقه تمدنی برداشته است؟
متولی امامی: ما در مؤسسه مطالعات تمدن اسلامی که مخففش مؤسسه متا است، در دو سطح کار علمی انجام میدهیم: در راستای فقه تمدن ساز و فقه تمدن. در حوزه آموزش، طلبههای مستعد و کارآمدی را که در سطح درس خارج در حوزه علمیه تحصیل میکنند، گزینش میکنیم. آنان زیر نظر یکی از اساتید میرز درس خارج و مجتهدینی که در حوزه فقه تمدن و فقه حکومتی صاحبنظر بوده و دستی بر آتش دارند، درس خارج را بهصورت گعدههای خصوصیتر آموزش میبینند. در این کلاسها، ارتباط نزدیکتر و بیشتری با استاد وجود دارد و دوستان حاضر در جلسه، هم تعهد پژوهشی دارند و هم تعهد مطالعات در گعده آموزشی بهصورت ۱۵، ۲۰ ساعت در هفته.
در حاشیه این درسهای خارجی که بهصورت پژوهش محور جلو میرود، پروژههای پژوهشی هم به دوستان محقق دادهشده تا در حوزه فقه تمدن و فقه دولت اسلامی، فعالیتهایی داشته باشند. این پروژهها، یا بهصورت کتاب است یا مقالات علمی پژوهشی است.
تابهحال خروجی هم داشته است؟
متولی امامی: الآن در عرصه پژوهش، ۴ مقاله در دست تدوین است که یکی بحث مختصات فقه دولت اسلامی است، مقاله دیگر بحث نظام اقتصادی اسلام بر پایه زکات و وقف است و مقاله سوم بحث تنظیم روابط اجتماعی بر مبنای فقه دولت میباشد. مقاله چهارم، فقه امنیت و دولت سازی اسلامی است. این چهار مقاله در دست تدوین و پژوهش است که مقالات تقریباً نهایی شده است.
من هم کتابی با عنوان روششناسی فقه تمدن دارم که در حال نگارش است، انشاءالله به زودی تمامشده و وارد بازار کتاب میشود.
پژوهشهای موردی هم داریم که این پژوهشها را با عنوان فقه دولت و تمدن ساز، بهصورت مجموعه مقالات در آینده چاپ خواهیم کرد. فعلاً این مقاله در حال ارزیابی و بررسی است و به دلیل حساسیتهایی که امروز در حوزهُ درباره این مباحث وجود دارد، آنها را بااحتیاط وارد حوزه نشر میکنیم.
برنامه آموزشی مؤسسه برای فقه تمدنی چیست؟
متولی امامی: برنامه آموزشی ما در قالب ۳ ترم و ۵ گام تدوینشده است. ما برای بحث فقه تمدن، آموزشهایی را در نظر گرفتیم. در گام اول مبانی و اصول مقدماتی فقه دولت را بحث میکنیم که درواقع بیشتر بحث مفاهیم و تعاریف و آشنایی با منبعوارههای فقه است؛ مثل مصلحت و عرف و مقاصد الشریعه و ذائقهسنجی شارع و از این جنس منبعوارههایی که باید وارد اصول فقه بشود تا بتواند اصول فقه را به یک اصول فقه کارآمد تبدیل کند.
بحث عرف و بنای عقلا را از کتاب خاصی استفاده میکنید یا اینکه خودتان تدوین کردید و بهعنوان متن آموزشی قراردادید؟
متولی امامی: این مبحث، بهصورت پژوهشی تدوینشده ولی تدوین ما چاپ داخلی است و هنوز بیرون ندادهایم. هنوز دوستان روی آن کار میکنند تا با کمک منابع موجود روزبهروز غنیتر شود.
بحث مقدماتی کار ما، آشنایی با مباحث مقدماتی است. در گام اول؛ مباحثی از جنس مباحث نظامسازی، مطالعات تمدنی و بحث نظاموارههای فقهی را بحث میکنیم.
در گام دوم به بحث روششناسی فقه تمدن میپردازیم که شامل مباحثی ازجمله بحث گستره شریعت و شئون معصوم است مثل؛ بحث گستره شریعت که در حوزه روش چه تأثیراتی میگذارد یا بحث حکومتمحوری فقه و اهداف فقه که روی جنس استنباط تأثیر میگذارد. بحث کلان نگری در فقه. بحث چگونگی تبدیل موضوعات فقهی بهنظام نسبتها. چون ما معتقدیم که موضوعات در یک نسبتی با دیگر موضوعات اجتماعی شبکه میشود و مباحث مانند اینکه در حوزه روشی روی آنها کار میکنیم.
در گام سوم بحث فقه دولت و دولت سازی اسلامی را کار میکنیم.
گام بعدی، بحث طراحی فقه دولت است که اصولاً فقه دولت چه شاخصهها و خصوصیتهایی دارد.
چند سال است که در حال آموزش هستید؟
متولی امامی: الآن دو سال است گروههای آموزشی ما فعالشدهاند.
دورههایتان چندساله است؟
متولی امامی: دوره ما دوساله است. در حقیقت، پنج ترم است که ۲ سال و نیممیشود. در حال حاضر، این ۵ ترم بهصورت آموزشی و نیمه پژوهشی است اما باید به کارگروههای تخصصی تبدیل شود. اکنون در حال طراحی کارگروههای تخصصی هستیم تا بتوانند نتایج علمیشان را در اختیار دوستان قرار بدهند.
برنامههای آتی مؤسسه برای نهادینه کردن رویکرد تمدنی به فقه چیست؟
متولی امامی: ما در حال طراحی یک سلسله نشستهای تخصصی هستیم که در مدارس علمیه و نهادهای حوزوی برگزار شود. این نشستها، متناسب با گامهایی است که عرض کردم. این نشستهای تخصصی نهتنها آخرین نظریات در این حوزه را بیان میکنند بلکه بهگونهای گفتمان سازی در سطوح مختلف طلبهها و محققین علوم دینی هم انجام میشود.
هدف ما این است که بتوانیم در هر یک از موضوعات محوری و مسئلههای جدی بحث، کارگروههای تخصصی داشته باشیم که این کارگروههای تخصصی بتوانند پروژه دهسالهای روی آن موضوع داشته باشند و بتوانند ابعاد آن بحث را بررسی کنند و به محتوای پژوهشی و آموزشی تبدیل کنند. امیدواریم که انشاءالله این مباحث تدوینشده، در حوزه و در نهادهای حوزوی تدریس بشود.
نهادینه کردن گستره تمدنی فقه، لازمههایی دارد که یک قسمت از آن به گفتمان است، یک قسمت از آنهم ناظر است به این کمبودهایی که در فقه و اصول موجود هست، در این نشستها این موارد را نیز بررسی میکنید؟
متولی امامی: ما اگر میخواستیم مستقیماً وارد بحث فقه موجود، بشویم شاید حساسیتزا میبود؛ اما در قالب عنوانهایی که داریم طرح میکنیم، بررسی نقد گونهای به وضع موجود قطعاً انجام خواهد شد. به دلیل حساسیتهایی که امروز در وضعیت حوزوی ما شکلگرفته و صلابتی که روی یک سری بحثها ایجادشده و مقاومتهایی که میشود؛ جریانهایی مثل ما که زیاد وابسته به قدرت نیستند، زود متهم شده و حذفشده یا به حاشیه میرویم. ما عنوانهای ایجابی را مطرح میکنیم و در قالبش، نقد و انتقاد به فقه و اصول موجود و وضعیت موجود حوزه را انجام میدهیم. مثلاً ما در اصفهان، سه نشست تحول در حوزه برگزار کردیم که عنوانهای آن روی سایت ما وجود دارد.
آیا در این نشستها، قابلیت فقه برای تمدن سازی و یا توان ایجاد توسعه و پیشرفت نهادینهشده در تمدن از فقه نیز بررسی میشود؟
متولی امامی: بله. بهطور مثال در نشستهای تخصصی اصفهان، موضوع امکانسنجی فقه، سنجش کارآمدی علم اصول در تولید فقه تمدن یا فقه تمدن ساز به بحث گذاشته شد و نظرات مختلف جمعآوری شد. خلاصه موضوع این است که اگر تمدن به معنی، زیست بشر در همه ابعاد است و فقه نیز برنامه عمل است، قطعاً فقه باید کارآمدی تمدن سازی را داشته باشد. فقه باید خودش را به عرصه تمدن سازی برساند و قامت تمدنی پیدا کند تا بتواند اثرگذار باشد.
برخی ادعا کردهاند که مباحث فقه تمدن، همان مباحث فقه موجود است. چراکه تمدن به معنی مباحث زیستی بشر است که همان از طهارت تا دیاتی است که موجود است و چیز جدیدی نیست؟
متولی امامی: این ادعا نادرست است به دلیل اینکه امروزه، فقه موجود به دلیل ناکارآمدی در انزوا قرار گرفته است؛ زیرا فقه در بسیاری از حوزهها نتوانسته اجتماع و توابع حکمش را رصد کند. مثال عرض میکنم: ممکن است فقه بهصورت فردی بررسی کند که مهدکودکهای مجانی، حلال است یا حرام. سپس به این نتیجه برسد که ایجاد مهدکودک اشکال نداشته و حلال است. ولی این موضوع، تبدیل به قانون شده و در کشور، مهدکودکهای مجانی ترویج میشود، درنهایت، فراگیر شدن مهدکودکهای رایگان در جامعه، تأثیر جدی روی نقش مادری گذاشته و آن را تضعیف میکند.
یا مثلاً در قانون تأکید میشود که زن اوّل باید اجازه بدهد تا مرد بتواند زن دوم بگیرد یا اجازه طلاقهای توافقی به دادگاه داده میشود. از طرف دیگر، در حوزه فقه فردی، سهم زیادی برای خانواده قائل میشوند. در این موضوع، روحیه انسانها بررسی نشده است و این سلسله حقوق خاص که برای یک خانم در نظر گرفته شده، باعث تسلط خانمها بر خانواده میشود. به همین دلیل، امروزه در تهران، نود درصد طلاقها به درخواست زن صورت میگیرد؛ یعنی اساساً اگر مبنای زن و مرد بر توافق، همسازی و همکاری بود و نه نگاه حقوقی، آمار طلاقها به این شدت بالا نمیرفت. این مثالها نشان میدهند که عدم توجه فقه فردی به عرصه حاکمیت، میتواند آسیبهای اجتماعی زیادی به دنبال داشته باشد. اگر فقه فردی، توابع حکمش را در عرصه حکومتی دنبال میکرد، شاید این نظر را نمیداد؛ یعنی فقه فردی نتوانسته انتظارات عمومی حوزه اجتماعی را رصد کند و همگام با تمدن بهپیش برود.