بازیهای رایانهای، برای طلاب حرام است!
اختصاصی شبکه اجتهاد:«لعب» از مفاهیم کمتر کارشده فقه اسلامی است. از طرفی برای بررسی حکم بازیهای رایانهای، نیاز به واکاوی این مفهوم فقهی است؛ چراکه یکی از عناوین قابل انطباق بر بازیهای رایانهای، همین عنوان است. حجتالاسلام سید محمد ابنالرضا، استاد خارج فقه حوزه علمیه قم، در گفتگوی اختصاصی با اجتهاد، اگرچه قائل به حرمت لعب نشد اما آن را منافی با کمال انسانی دانست. به باور وی، اتلاف وقت و اضاعه عمر نیز عناوینی است که برای برخی از مردم از جمله طلاب حرام است. او بر همین اساس، بازیهای رایانهای را برای گروههایی همچون طلاب علوم دینی حرام میداند.
لعب در فقه شیعه به چه معناست؟
لعب به معنای عمل بیفایده است و هر کار بیفایده را لعب میگویند.
فرق لعب با لغو چیست؟
ابن لغو عملی است که مورد اعتنا نیست، لا یُعتدّ به است، یعنی مورد توجه واقع نمیشود. البته ممکن است به دلیل بیفایده بودن، مورد توجه قرار نگیرد؛ چون معمولاً علت اینکه عملی مورد توجه و اعتنای مردم قرار نمیگیرد، بیفایده بودن آن است. لعب به معنای بیفایده بودن است و لغو یعنی مورد توجه قرار نگرفتن و ممکن است علت مورد توجه قرار نگرفتن، فایده نداشتن آن عمل باشد.
لهو، هم میتواند لعب باشد، هم لغو؛ یعنی لهو میتواند جامع هر سه عنوان (لهو، لعب، لغو) باشد.
بله. چون عمل لهو ممکن است سرگرمکننده و حرام هم باشد.
لعب چطور؟
لعب یعنی عمل بیفایده و کاری که مورد توجه عقلا نیست. بهطور مثال، قماربازی، اگر بدون برد و باخت باشد، لهو و لغو نیست، ولی لعب است. ممکن است کاری سرگرمکننده بوده و در عین حال فایده هم داشته باشد، ولو فایدهاش حرام باشد. در شرع مطهر آمده است که کسب شما از راه حرام نباشد، لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل.
فرق لعب با تفریح چیست؟
این دو تفاوت بسیاری با هم دارند. تفریح، عقلایی و مورد اعتنا بوده و به همین دلیل لهو، لغو و لعب نیست. تفریح و استراحت برای بدن و روح انسان ضروری است. در شرع مطهر هم توصیه شده است که زندگی را به سه قسمت تقسیم کنید؛ قسمتی را برای کار بگذارید، قسمتی را برای عبادت و قسمتی را هم برای تفریح و استراحت در نظر بگیرید.
البته تفریح بر دو نوع است؛ تفریح باطل و تفریح سالم. اگر تفریح در مسائل غیرشرعی باشد، مثل خوردن مشروب و قماربازی، تفریح ناسالم و حرام است، ولی اگر برای تفریح پیادهروی یا ورزش کنند، تفریح سالم و حلال است. بهطورکلی تفریح، مورد توجه عقلا بوده و لغو و لعب و بیفایده نیست. البته ممکن است حلال یا حرام باشد.
پس خودِ تفریح نمیتواند مصداق لعب واقع بشود؟ مثلاً اگر کسی یک ساعت در روز بهعنوان تفریح، فوتبال بازی کند، اشکالی دارد؟
نه. فوتبال، عمل بیفایده و لعب نیست. اگر تفریح، بیفایده باشد، مصداق لعب است. البته این مسئله، نسبی است. مثلاً بازی فوتبال، برای بعضی بیفایده و برای گروهی مفید است. بهطور مثال، یک عالم دینی که باید وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق کند، اگر به فوتبال بپردازد، عملی بیفایده و اتلاف وقت شمرده میشود، ولی ممکن است برای گروهی دیگر ورزش و منبع درآمد بوده و مفید باشد؛ بنابراین نمیتوان تفریحی را بهطور مطلق بیفایده یا مفید دانست. حتی مصداق لعب بودن یک تفریح، نسبت به اشخاص مختلف متفاوت بوده و کاملاً نسبی است. البته مواردی مثل پیادهروی وجود دارد که برای همه بافایده است.
با توجه به فرمایشات شما، آیا تشخیص اینکه عملی مصداق لعب هست یا نیست، به عهده عقلاست؟
بله. تشخیص این مورد، عرفی و عقلایی است و مراد، عرفِ عقلاست. البته باید در نظر داشت که لهو یا هر عمل بیفایدهای، حرام نبوده و لغو یا هر عمل سرگرمکنندهای هم حرام نیست. اگر عملی مورد اعتنای عقلا واقع نشود، لزوماً حرام نیست. البته لهو حرام، لغو حرام و لعب حرام هم داریم. در نتیجه ممکن است عملی بیفایده، ولی حلال باشد و ممکن است عملی بیفایده و حرام باشد و باید بین این دو تفاوت قائل شد.
پس دلیل مطلقی نداریم که بخواهیم از آن حرمت لعب یا لهو را بهطور مطلق استفاده کنیم؟
نه، ابداً. حتی فقها معتقدند، زمانی که موضوع لهو، حرام نیست، حرمتی برای لهو وجود ندارد. مگر موارد خاصی مثل غنا که شریعت آن را حرام کرده است.
نمیشود از همین حکم شارع، به حرمت غنا تنقیح مناط کنیم و بگوییم شارع مطلق لهو را تحریم کرده است؟
خیر. حرمت غنا به خاطر سرگرمکننده بودن آن نیست و مرحوم شیخ در مکاسب محرمه گفته است که ممکن است موضوعی سرگرمکننده بوده، ولی حرام نباشد.
آیا همه موارد لعب حرام هستند؟ به سخن دیگر با توجه به تعابیری همچون «انما الحیاه الدنیا لعبٌ و لهو»، آیا میتوان گفت: لعب حتی اگر حرام نباشد، عنوان مذمومی در فقه شیعه است؟
نه. همه موارد لعب، حرام نیستند، کما اینکه همه موارد لغو یا لهو هم حرام نیستند. البته اشتغال به لعب، مسلماً جلوی کمال را میگیرد؛ لذا ائمه(ع) بازی نمیکردند و میفرمودند: «ما للعب خلقنا». ما برای کارهای جدی آفریده شدیم، نه برای سرگرمی و اعمال غیرعقلایی. در نتیجه، لعب حرام نیست، ولی امامان شیعه آن را عقلایی نمیدانستند.
پس معنای آیه شریفه «انما الحیاه الدنیا لعبٌ و لهو» چیست؟
یعنی امور دنیوی که برای آخرت نبوده، ولی حرام هم نیست. مثل ابطال وقت و سرگرمی صرف که فایدهای ندارد. بهطور مثال، افرادی شب تا صبح دور هم مینشینند و شوخی میکنند و لطیفه میگویند و میخندند؛ این عمل حرام نیست، ولی مصداق لهو، لغو و لعب است؛ زیرا عقلا میگویند این کار فایدهای ندارد. فوتبال بازی کردن بهتر از قمار کردن است اما همین فوتبال بازی کردن برای یک فقیه جامعالشرایط عقلایی نیست. انسان باید تفریح را به نحوی انجام دهد که با کمال انسانی منافاتی نداشته باشد و مانع پیشرفت و رشد وی نشود.
با توجه به فرمایشات شما، آیا میتوان نتیجه گرفت که اتلاف وقت و اضاعه عمر برای طلابی که مشغول تحصیل علم دین هستند، امری حرام به شمار میآید؟
بله دقیقاً میتوانیم بگوییم که حرام است. حرمت تفریح، نسبی است و به عرف عقلا بستگی دارد. به همین دلیل، برای افرادی مثل طلاب علوم دینیِ، لهو، حرام میشود، چون اتلاف وقت است، ولی برای بعضی دیگر حرام نیست، مانند کسی که بهاندازه امرار معاش خود فعالیت میکند و باقی وقت خود را به بطالت و لهو میگذراند. لهو برای چنین فردی حرام نیست، مانند افراد بازنشسته که در پارک قدم میزنند و بیکار هستند. اگرچه که در شرع مطهر، بیکاری پسندیده نیست، ولی کار حرامی انجام نشده است. ولی برای عالم دینی که مبلغ دین هست و هنوز خود را کامل نکرده و باید به اساتید و کتابها مراجعه کند، اتلاف وقت و اتلاف عمر برای تفریح، حرام محسوب میشود.
اتلاف وقت یک بحث است اما بحث دیگر، بحث صحت و سلامتی است، مثلاً میگوید اگر بخواهم فقط پشت میز بنشینم و درس بخوانم، ممکن است به بیماریهای فراوانی مبتلا شوم و لذا به ورزش نیاز دارم.
برای ورزش کردن میتوان شنا کرد که منصوص هم هست. ورزش و تحرک با بازی تفاوت دارد. البته ورزش ممکن است، بازی هم باشد و برد و باخت داشته باشد و ممکن است غیر از بازی باشد.
در رابطه با عنوان لعب فرمودید که اگر بیفایده باشد، به آن لعب میگویند. آیا این یک عنوان اصطلاحی است؟ زیرا در لسان عامه مردم به ورزش میگویند: «بازی» با اینکه فوتبال یک ورزش است.
عرفا به ورزش، بازی نمیگویند و این دو مقوله از هم جدا هستند. بازی عملی است که سرگرمکننده و بیفایده باشد، ولی ورزش زمانی است که بدن تحرک پیدا میکند. پزشکان معتقدند، بهترین ورزش پیادهروی است، درحالیکه پیادهروی را هیچکس، جزء بازیها بهحساب نمیآورد. ممکن است دویدن را جزء بازیها محسوب کنند، ولی پیادهروی بازی بهحساب نمیآید. پس ما ورزش را عملی غیر از لعب و لعب را غیر از ورزش میدانیم. البته پیادهروی نوعی تفریح است، ولی لعب و بازی نیست و ورزش محسوب میشود؛ بنابراین اشکال شرعی ندارد. در عین حال، پیادهروی برای طلبه اتلاف وقت هم نیست؛ چون در حین راه رفتن، میتواند ذکر بگوید، قرآن بخواند و منبر یا درسش را تنظیم کند؛ یعنی انجام کار علمی طلبه به تأخیر نمیافتد.
با توجه به ماشینی شدن جوامع و وجود مشغولیتهای ذهنی فراوان برای افراد که مستلزم نیاز ایشان به تفریح و شادی است و همچنین اهمیت بازی در فرایند آموزش کودکان، آیا میتوان به خروج لعب از مذمومیت در زمان حاضر حکم داد؟ چون طبق بیانات شما، لعب عنوان مذمومی است و با ورزش و تفریح تفاوت دارد. در زمان فعلی ما ثابت شده است که بعضی از بازیها در رشد فکری کودک مؤثر است و یادگیری او را بالا میبرد، حالا با توجه به عناوین فعلی که در جامعه امروزی باب شده، آیا میشود بگوییم آن مذمومیت لعب دیگر از بین رفته است؟
ابداً. چون هنوز ورزش و تفریح وجود دارد. تفریح و ورزش که منحصر به لعب نیست، بنابراین هیچوقت از مذمومیت خارج نمیشود.
مثلاً در بعضی از مغازههای اسباببازیفروشی، یکسری بازیهایی هست که منجر به رشد فکری کودک میشود.
ابداً. اگر شرع اینگونه مسائل را منجر به رشد فکری میدانست، قماربازی و شطرنج را حلال میکرد که مؤثرتر از این بازیهاست. این بازیها، در حقیقت همان قمار و شطرنج است که اسم آن را عوض کرده و به سبک دیگری ارائه میکنند.
عدهای معتقدند آموزش کودکان در حین بازی، روش بهتری است؛ مانند آموزش حروف الفبا همراه با بازی. آیا این روش اشکالی دارد؟
بحث ما درباره مکلفان است، نه کودکان. من با بازی کردن کودکان مخالف نیستم، ولی باید بازی سالم باشد. لذا آیا آدم مکلف هم باید بازی کند؟
در هر صورت، آیا لعب برای همه و همیشه مذموم است؟
نه، لعب برای همه مذموم نیست، منتهی برای بچهها جایز است. بازیهایی مثل توپبازی برای کودکان توصیه شده است. البته این جواز به اولاد ائمه(ع) داده نشده است زیرا ائمه معصوم(ع)، از بدو تولد امام هستند و امام، بازی نمیکند. روایت شده است که حضرت جواد(ع) نزد مأمون بودند. مأمون گفت که شما چرا بازی نمیکنید؟ امام فرمود: «ما للعب خلقنا»، ما برای بازی آفریده نشدیم. معتقدم مکلفان نباید کار مذموم انجام دهند. این نباید هم به معنی الزام نیست، بلکه به معنای این است که بازی مذموم و مکروه است.
به نظر من، طلبهای که فوتبال بازی میکند، با آخوندی که ریاضت کشیده و نماز شب خوانده، فرق میکند. آخوندی که فوتبال بازی میکند، شاید موفق به خواندن نماز شب یا روایت خواندن یا قرآن یا تفکرات دینی نشود. طلبه باید ریاضت بکشد، ذکر بگوید، نماز و قرآن بخواند، البته ورزش و پیادهروی و تفریح هم بکند، در عین حال سرگرمی و عمل غیرعقلایی و بازی هم انجام ندهد. عالم نباید بازیکن و بازیگر باشد و دیگران را بازی بدهد.
بازیگر به چه معناست؟
بازیگر کسی است که با دین بازی میکند. کسی که احکام را جابهجا میکند، حلال را حرام و حرام را حلال میکند. چنین فردی بهتدریج به این مسئله عادت میکند و لذا طلبه باید از ابتدا بهطور جدی وارد مسائل شود. البته عالم دینی میتواند تفریح کند، ولی تفریح باید سالم باشد. برای یک طلبه، تفریح یعنی مدتی را فارغ از مطالعه و تحقیق باشد و فکر کند. فقهای ما ریاضت و عباداتشان یکی است. علما با عبادات و قرآن خواندن، تفریح میکردند. علمای سابق وقتی میخواستند خیلی تفریح کنند، شعرهای منظومه یا الفیه یا اشعار بزرگان را حفظ میکردند. در قدیم، فقها برای تفریح، معلوماتشان را بیشتر میکردند و قرآن و نهجالبلاغه حفظ میکردند. گاهی مشاعره میکردند یا با یکدیگر مزاح مینمودند. مزاح خیلی لازم و واجب است، وگرنه انسان مریض میشود. البته مزاح و جلسات مشاعره با بطالت و وقتگذرانی فرق دارد. علما معتقدند انسان نباید عبوس و غمگین باشد: «المؤمن هشٌّ بشٌّ.» البته مزاح هم مقدار و زمان دارد و در صورت اتلاف وقت، حرام است. اگر مزاح در حدی باشد که به درس و بحث، فعالیت دینی و تبلیغ و وظایف شرعی لطمه بزند، حرام میشود، ولی اگر لطمه نزند و فقط باعث ترویج روحی شود، اشکالی ندارد. بزرگان ما قهقهه نمیزدند و آن را مکروه میدانستند. لطیفههایی که با توهین به شعائر، مقام ائمه و اقوام یا ملیتها همراه باشد، حرام است. در نتیجه، تفریح سالم و ناسالم یا تفریح حلال و حرام داریم.
عنوان شادی چه نقشی دارد؟ اینکه امروز گفته میشود که ملت ایران، افسرده و غمگین هستند و نیاز به شادی دارند، این شادی به چه معناست؟
کسانی که این جمله را میگویند، شادی حرام را در نظر دارند. دو نوع شادی وجود دارد: شادی حلال و شادی حرام. شادی حلال آن چیزی است که در شرع مطهر آمده است. مثلاً دید و بازدید و دیدار با دیگران انجام شود یا در مجلس عروسی، ولیمه بدهند، تبریک و شادباش بگویند، لباسهای روشن بپوشند و نظافت کنند. البته اختلاط حرام است.
آیا شادی با نشاط تفاوت دارد؟
شادی، نشاط بیشتری دارد.
انسان بعد از گریه و روضه سیدالشهداء(ع) نشاط خاصی دارد.
بله، ولی این نشاط غیر از شادی است. شادی هم از همان جنس است، یعنی انسان حالت فرح پیدا میکند.
این سؤال آخری که عرض کردم، مقدمه این سؤال بود که آیا میتوان گفت وجود مفاهیم مذمومی همچون لعب، لهو و لغو در فقه اسلامی، یکی از علل کمرنگ بودن و به رسمیت شناخته نشدن شادی در جوامع اسلامی است؟
اصل این سؤال اشتباه است، ما شادی را به دو نوع تقسیم میکنیم: شادی حلال، شادی حرام. مثال شادی حلال، جشن نیمه شعبان و شادی برای وجود مبارک ائمه و ذوات مقدسه هست. شادی حرام، مثل مجالس مختلط است که با اختلاط حرام میشود. شادی حلال، زمانی است که با حرامی همراه نبوده و طبق شرع مقدس باشد. نمیگویم در شادیها سینه بزنیم و روضه بخوانیم اما کار حرام مثل اختلاط زن و مرد هم نباید انجام شود. مجلس عروسی باید شاد باشد، ولی نه با رقص حرام یا موسیقی حرام یا اختلاط زن و مرد. من بر حرام بودن اختلاط زن و مرد همیشه تأکید دارم، چون اختلاط حیا را از بین میبرد.
برچسب : تفاوت تفریح مشروع با لهو، لعب و لغو سید محمد ابن الرضا طلبه و بازی فقه و بازی مفهوم شناسی لهو و لعب