الگوی عملی «وحدت» / رسول جعفریان

اختصاصی شبکه اجتهاد:آشنایی شما با آیت‌الله واعظ‌زاده چگونه صورت گرفت؟ بنده از طریق آثار و نوشته‌ها و مصاحبه‌های ایشان با حضرت‌شان آشنا شدم؛ اما به‌طور دقیق‌تر، از دو مسیر. نخست از طریق مرحوم آیت‌الله سید مهدی روحانی و آیت‌الله احمدی میانجی. این به‌خاطر طرحی بود که این دو بزرگوار با آقای واعظ‌زاده و همراهی استاد سید جعفر […]


آشنایی شما با آیت‌الله واعظ‌زاده چگونه صورت گرفت؟

بنده از طریق آثار و نوشته‌ها و مصاحبه‌های ایشان با حضرت‌شان آشنا شدم؛ اما به‌طور دقیق‌تر، از دو مسیر. نخست از طریق مرحوم آیت‌الله سید مهدی روحانی و آیت‌الله احمدی میانجی. این به‌خاطر طرحی بود که این دو بزرگوار با آقای واعظ‌زاده و همراهی استاد سید جعفر مرتضی عاملی۱ درباره گردآوری احادیث اهل‌بیت(ع) در کتب اهل‌سنت داشتند.

فکر می‌کنم آقای واعظ‌زاده آن طرح را درانداخته بود و خودش هم آثاری را مطالعه کرده و در اختیار این دو بزرگوار قرار داده بود؛ اما همکاری آن‌ها ادامه نیافت، درحالی‌که طرح مزبور توسط آقای روحانی و احمدی دنبال شد و بنده هم با آن‌ها همکاری می‌کردم. بخش اندکی از این کار چندسال قبل چاپ شد و بخشی گویا در اختیار دارُالحدیث است. از جمله یادداشت‌های آقای واعظ‌زاده که من دیدم، مطالعه تمامی کتاب شرح نهجُ‌البلاغه ابن ابی‌الحدید و استخراج مطالبی از آن بود که فکر می‌کنم دست‌کم بخشی از هدف، کمک به همان طرح بود. این یادداشت‌ها مدت‌ها دست بنده بود تا به آقای واعظ‌زاده برگرداندم.

اما مسیر دوم آشنایی، از طریق رفت‌وآمد به بنیاد پژوهش‌های اسلامی بود. استاد از ارکان آنجا به شمار می‌آمد و همراه با جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین استاد علی‌اکبر الهی‌ خراسانی۲ و دوستان دیگر که در آنجا بودند، این مرکز را تبدیل به یک مرکز خدمتگزار در عرصه فرهنگ اسلامی‌ کردند. همراهی آقای واعظ‌زاده با بنیاد، تا آخرین روزهای عمرشان ادامه یافت و چنان‌که می‌دانیم خودشان چندین طرح را شروع کرده و ادامه دادند. باید یاد مرحوم دکتر مدیر شانه‌چی (۱۳۰۶-۱۳۸۱ش) را هم گرامی بداریم. این دو بلکه این سه نفر به همراه آقای الهی، در غالب نشست‌های علمی و همایش‌های قابل‌توجه بعد از انقلاب با یکدیگر شرکت داشتند.

تأثیر ایشان در تحولات قبل انقلاب در دانشگاه و بعد انقلاب در سطح جامعه چیست؟

بنده از پیش از انقلابِ ایشان بی‌خبرم، تنها آگاهم که در کنگره شیخ طوسی نقش محوری و اساسی داشتند. اخبار و محتوایی که ما از آن کنگره داریم، نشانگر آن است که در سطح خود، یکی از کنگره‌های کم‌نظیر بلکه اساس و سنگ‌بنای کنگره‌هایی بود که پس از انقلاب در ایران برگزار شد. آقای واعظ‌زاده، به‌تمام‌ معنا، مصداق نوعی وحدت‌رویه میان علوم دینی و انسانی در دانشگاه و حوزه بود. هم درس حوزه را به‌خوبی خوانده و درک کرده بود و هم با روش‌های جدید دانشگاهی آشنایی داشت. به‌همین‌دلیل، در فضای علمی بعد از انقلاب، توانست به یک عنصر مؤثر تبدیل شود. آقای واعظ‌زاده اهل‌اندیشه و تفکر بود و می‌کوشید این تفکر را در جامعه ایرانی و همراه با انقلاب، در یک تصویر دُرست و معقول به مردم عرضه کند. به‌ هر روی، فکر می‌کنم اگر وحدت حوزه و دانشگاه معنایی داشته باشد و این بیشتر در علوم دینی مشترک میان این دو مرکز تلقی شود، آقای واعظ‌زاده چهره شاخص آن خواهد بود.

تحلیل شما از منش تقریبی ایشان چیست؟

شاید بشود گفت آقای واعظ‌زاده تنها ‌یا از معدود کسانی در ایران بود که به‌درستی با معنای تقریب و لوازم آن آشنا بود. در ایران، بسیاری از افرادی که از تقریب سخن می‌گویند که در واقع، نه معنای محصلی از آن در ذهن دارند، و نه لوازم و تبعات واقعی آن را می‌دانند. بسیاری از روی ملاحظات خاص سیاسی دراین‌باره مطالبی گفتند و به‌صورت یک وظیفه روزمره از آن سخن می‌گویند. اینها غالب‌شان رفتارهای غیر وحدتی دارند. اما آقای واعظ‌زاده، تفسیر خاص خود را از مرحوم آیت‌الله بروجردی داشت و در کنار همه کارهای علمی خود، در این زمینه، فردی خلاق، مبتکر و فعال بود. این را هم باید اضافه کرد که ایشان در این زمینه، عنصری ذهنی نبود؛ بلکه مرد عمل هم بود و طی سال‌های متمادی که ریاست تقریب را داشت، کارهای جدی کرد.

آیا خاطره‌ای از ایشان دارید؟

سال‌های متمادی در موسم حج در خدمت ایشان بودیم و همواره در جلساتی که در بعثه گذاشته می‌شد شرکت می‌کردیم. همین‌طور در بسیاری از نشست‌های علمی در مشهد و تهران خدمت‌شان بودیم. چندین‌بار برای کنگره وحدت دعوت کردند و شاید بی‌راه نباشد، فقط اشاره کنم که یک‌بار تماس گرفتند و گفتند شما که این تسنن دوازده‌امامی را مطرح کرده‌اید، بیایید و در این نشست دیدگاه خودتان را بگویید. حس کردم، بنده را گویی با این نظریه در خاطر مبارک‌شان دارند. آخرین‌بار که در مشهد و در دفتر کارشان زیارتشان کردم، حس کردم، از نظر علمی و داشتن شادابی کار، هیچ تفاوتی با روزگاران گذشته نداشتند و فعالانه و با انگیزه، دنبال تکمیل پروژه‌شان در باب فرهنگ قرآن هستند.

 

 

پی‌نوشت‌ها

[۱] . سید جعفر مرتضی عاملی، پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی نزد پدر بزرگوارش سید مصطفی و استفاده‏‌های فراوان از کتابخانه عظیم وی و مطالعه آثاری در زمینه ادبیات، در سال ۱۳۸۲ ق، برای تحصیل علوم دینی راهی نجف اشرف شد و وارد جامعه النجف‌الدینیه شد که تحت اشراف آیت‌‌الله کلانتر بود. ایشان پس از شش‌‌سال سکونت در نجف، در سال ۱۳۸۸؛ یعنی سال ۱۳۴۷ ش، به قم آمدند و به واسطه سید عبدالله سید شرف‌الدین، در مدرسه خان با حلقه مباحثه علمی حضرات آیات، سید مهدی روحانی، آذری قمی و احمدی میانجی (رحمهم‌الله‌تعالی) و در درس حضرات آیات میرمحمدی، شبیری، علامه فانی، حائری و آملی شرکت کردند. از این ایشان تاکنون بالغ بر بیست عنوان کتاب منتشر شده است که معروف‌ترین و گسترده‌ترین آنها کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص)» و الصحیح من سیرۀ الامام علی(ع) است. آثار ایشان در پیراستن و تصحیح دیدگاه‌ها نسبت به حوادث و رویدادهای تاریخ اسلام جایگاه بلندی دارند. تتبّع وسیع، ارزیابی دقیق، ریشه‌یابی هوشمندانه از حوادث و سیر آنها، تحریف‌زدایی و نمایاندن حقایق و واقعیت‌ها، نشان دادن دست‌های جعل و تحریف و افشای چهره‌های مزوّر و فریب‌گر، از ویژگی‌های برجسته آثار وی است.

[۲]. مدیرعامل وقت بنیاد پژوهش‌های آستان‌‌ قدس‌ رضوی.