تشکر از شلتوت / ناصرالدین کمرهای
اختصاصی شبکه اجتهاد:نویسنده در این یادداشت، به بیان خاطرات کنگره هزاره شیخ طوسی و نحوه آشنایی با مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی پرداخته است.
نحوه آشناییتان را با مرحوم آیتالله واعظزاده بفرمایید.
بنده از نزدیک زیاد با مرحوم آیتالله محمد واعظزاده خراسانی ارتباط نداشتم. در حدود ۵۰ سال پیش، در مشهد، کنگرهای به نام کنگره شیخ طوسی برگزار شد. آقای واعظزاده از تهران به منزل ما آمد و از پدرم آیتالله میرزاخلیل کمرهای (۱۲۷۶-۱۳۶۳ش)۱ برای حضور در این کنگره دعوت کرد. ایشان قبول کردند و من هم با ایشان رفتم. کنگره سه روز در دانشگاه الهیات مشهد بود و آقای واعظزاده میزبان اولیه بودند.
اولین سخنران آن کنگره، مرحوم پدرم بودند؛ چون سِنشان بیشتر بود. مجری آقایی به نام «علال الفاسی» (۱۳۲۸-۱۳۹۴ق) از کشور مغرب مراکش بود که از پدرم دعوت کرد به مدت ۳۰ دقیقه سخنرانی کند. آقایان مطهری، قوامی و مجتبی میرابی از تهران و عدهای از اهلتسنن از تمام دنیا که حدود ۹۰ درصد جمعیت را تشکیل میدادند، حضور داشتند. در هواپیمایی که ما به مشهد رفتیم، آقایی به نام رهنما، وزیر علوم وقت بود. پدرم اینها را میشناخت. اولین نفری که از هواپیما پیاده شد همین رهنما بود. پدرم هنگام پیادهشدن پرسید آقای رهنما! مهمانهای خارج از ایران هم در این جلسه دارید؟ گفت: بله آقا زیاد داریم و از تمام کشورهای اسلام دو تا سه چهار مهمان داریم. پدرم گفت: پس چقدر خوب بود پرچم آن کشورها را هم در فرودگاه نصب میکردید. این خودش یک نوع پذیرایی معنوی است. اولین درسی که من از این جلسه یاد گرفتم، این بود.
پدر ما از شاگردان مرحوم آیتالله عبدالکریم حائری (۱۲۴۲-۱۳۱۵ش) و به مدت ۸ سال، همبحث و همدرس امامخمینی در قم بودند و دارای ۷۵ کتاب هستند. پدرم در سخنرانی کنگره آیه «وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیلَه وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ …»۲ و آیه نور۳ را مطرح کردند و شیخ طوسی را با این آیه تطبیق دادند. بدین ترتیب که رجال آغاز عمرشان در بیت (فی بُیوتِهم) هستند، بالا که میآیند مجتهد و مرجع میشوند؛ مانند شیخ طوسی. نه شرقی و نه غربی هستند، از آنِ کل جهان هستند و نورشان در تمام دنیا پخش میشود؛ همچنانکه بعد از هزارسال ـ از سال ۴۶۰ ق تاکنون ـ ما از کتابهایش استفاده میکنیم، به این معنی که رجال نور هستند.
دو تا از برادرانم که در آمریکا استاد دانشگاه هستند، صوت این سخنرانی را تهیه کردند و لوحفشرده آن را برای بنده فرستادهاند. این سخنرانی بیاندازه مورد توجه واقع شد. نزدیک ظهر پدرم به آقای علال الفاسی گفت آقا برای نماز جمعه، جلسه را تعطیل کنید و شما میدانید که آنها به نماز جمعه بیش از ما اهمیت میدهند. گفت: به شرطی که شما امام باشید. نماز جمعه بیسابقهای برگزار شد. بعد از نماز چند نفر از علمای اهلسنت اهل افغانستان، پاکستان، مالزی و اندونزی نزد ایشان آمدند و گفتند: ما برای اولینبار در عمرمان میخواهیم دست یک عالم شیعه را ببوسیم؛ زیرا از سخنان شما دلسوزی بر کل عالم اسلام نه فقط برای شیعه فهمیدیم و ایشان هم در سخنرانی بهجای شیخُ الطائفه، «شیخُ الإسلام» گفتند، یعنی شیخ کل مسلمانان.
از فعالیتهای خودِ مرحوم واعظزاده در آن کنگره بهطور خاص چیزی به خاطر دارید؟
آنچه واضح بود اینکه کنگره تحت نظارت و مدیریت ایشان برگزار شد. شخصیتهای درجه یک شرکت کرده بودند؛ مانند بزرگترین مرجع تقلید شافعیها، حنفیها، مالکیها و حنابله. ایشان از اول تا آخر کنگره، در تمام جلسات و دقایق حضور داشتند. بنده برخی جزییات را بهطور دقیق در ذهنم نیست؛ اما برای مثال یادم است که شهردار شام دعوت کرد و من و آقای واعظزاده هم شرکت کردیم؛ هرچند پدرم حضور نیافتند. برخی جزییات دیگر مانند اینکه آیا آقای واعظزاده سخنرانی رسمی کردند یا تنها تقدیر و تشکر از مدعوین را داشتند، دقیق به خاطر ندارم؛ اما بهگونهای بود که به نظر میرسید ظاهر آن کنگره را آقای علال الفاسی (۱۳۲۸-۱۳۹۴ق) و باطنش را آقای واعظزاده اداره میکرد.
ظاهراً شما کتابی هم راجع به این کنگره نوشتهاید.
بله چند نفر نوشتهاند، بنده هم کتابی با عنوان «در پیشگاه امام هشتم، کنگره هزاره شیخ طوسی در مشهد مقدس رضوی» نوشتم۴. انصافاً کنگره خیلی بزرگی بود. فکر میکنم تاکنون برای عالمی این چنین کنگرهای برگزار نشده باشد! در حقیقت بیشتر علمای اهلسنت در آن کنگره حضور داشتند و جلسه خیلی حساسی بود.
از درخواست آیتالله بروجردی برای رساندن پیام تشکر به شیخ محمود شلتوت بفرمایید.
پدرم به همراه مرحوم سید محمود طالقانی به کنگرهای در اردن، عمان و کراچی پاکستان رفت. آنجا رئیس جلسه شد. در اردن به پدرم گفتند آقا شما مهمان ما هستید و بروید مکه حج عمره بهجا بیاورید. پدرم گفت: نه ما عمره بهجا آوردیم و باید برای تشکر از شیخ محمود شلتوت به قاهره برویم. پیشتر آیتالله بروجردی به پدرم فرموده بودند که حتماً برای تشکر به قاهره بروید و از آقای علامه شیخ محمود شلتوت از طرف من دعوت کنید که به ایران بیایند. بنابراین پدرم بلیت گرفتند به جای عمره، برای سه ملاقات به قاهره رفتند. سه ملاقات با شلتوت و یک سخنرانی هم در کنگره الأزهر مصر داشتند.
پینوشتها
[۱]. میرزا خلیل کمرهای پس از کسب علوم مقدماتی به خوانسار رفت و در محضر آخوند ملا محمد بیدهندی، سید علیاکبر بیدهندی و آقا سید احمد جادهای تلمذ کرد. در ۱۲۹۷ش به سلطانآباد (اراک) رفت و از شاگردان نخست آیتالله حائری گشت و علم فقه و اصول را در خدمت حاج شیخ عبدالغنی و حاج شیخ عباس ادریسآبادی آموخت و نزد سایر اساتید، علوم عقلی، ریاضی و اخلاق را فراگرفت. در ۱۳۰۰ش ساکن قم شد و به افاده و استفاده مشغول گشت و از درس میرزا علیاکبر حکمی یزدی بهره گرفت و «اسفار» را نزد آیتالله رفیعی قزوینی، حدیث را از محدث قمی، شیخ آقابزرگ تهرانی، آیتالله شیخ محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی و آیتالله سید محسن جبلعاملی و اخلاق و عرفان را نزد آیتالله حاج میرزاجوادآقا ملکی تبریزی تکمیل کرد و اجازه اجتهاد و نقل حدیث از استادان خود گرفت. از این زمان به حاج میرزاخلیل مجتهد معروف شد و خود به تدریس «کفایه»، «مکاسب»، اصولفقه، معقول، هیئت و هندسه پرداخت. او از مدرسان معقول و منقول حوزه و دانشگاه بود و مدتها به تدریس «تفسیر» اشتغال داشت. از شاگردان ایشان عبارتند از: حجج اسلام و آیات عظام: دکتر خزائلی، طالقانی، کاظم گلپایگانی، انصاری قمی و تربتی. ایشان در ۱۳۳۰ش به همراه آیتالله سید محمود طالقانی و آیتالله سید رضا زنجانی و سید صدرالدین بلاغی به پاکستان دعوت و در کراچی به ریاست مؤتمر عالم اسلامی انتخاب شد. در ۱۳۷۹ق با همین سمت به بیتالمقدس رفت و به دستور آیتالله بروجردی با شیخ محمد شلتوت (رئیس دانشگاه الازهر)، درباره اتحاد اسلامی دیدار و گفتوگو کرد. در ۱۳۹۵ق، پاپ پُل ششم (پیشوای کاتولیکهای جهان) توسط سفارت واتیکان در تهران، دوازده مشکل کلامی را از وی استعلام نمود و پاسخ ایشان به فرانسه ترجمه و ارسال شد. وی در دوره دکترای دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس میکرد.
[۲]. اعراف/۱۴۲.
[۳]. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّی یوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیتُونَهٍ لَا شَرْقِیهٍ وَلَا غَرْبِیهٍ یکَادُ زَیتُهَا یضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یشَاءُ وَیضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ» (نور/۳۵).
[۴]. چاپخانه حیدری، ۱۴۴ صفحه.
برچسب : کنگره هزاره شیخ طوسی محمد واعظ زاده خراسانی ناصرالدین کمره ای