نفَسی تازه در رگانِ «دارُ التقریب» (چکیده‌ای از اولین میزگرد «تقریب بین مذاهب اسلامی» در قاهره و تهران) / سید هادی خسروشاهی

اختصاصی شبکه اجتهاد:چکیده‌ای از اولین میزگرد «تقریب بین مذاهب اسلامی» در قاهره و تهران


حرکت تقریب بین مذاهب اسلامی، در دهه چهل میلادی ـ‌ دقیقاً در سال ۱۹۴۷م (۱۳۲۵ش/۱۳۶۶ق)‌ ـ به همت استاد علامه، آیت‌الله شیخ محمدتقی قمی (متوفی ۱۳۶۹ش) که توسط مرحوم آیت‌الله بروجردی از قم به قاهره اعزام شده بود، با همکاری شخصیت‌های بزرگ الأزهر و معاریف مصر و برخی علمای بلاد اسلامی در قاهره تشکیل گردید. این تشکل با نشر فصلنامه وزین و علمی «رساله الاسلام» در تحکیم اندیشه تقریب و نشر اصول و مبادی همکاری بین مذاهب اسلامی، تلاش جهانی گسترده‌ای را آغاز کرد.

در پیدایش این حرکت که تحت عنوان: «دارُ التقریب بین المذاهب الاسلامیه» از قاهره فعالیت خود را آغاز کرده بود، شخصیت‌هایی چون: شیخ المراغی۱، شیخ عبدالمجید سلیم۲، شیخ محمود شلتوت۳، شیخ حسن البنا۴، شیخ محمد محمد المدنی (۱۹۰۷-۱۹۶۸م)، شیخ عبدالعزیز عیسی۵، شیخ مصطفی عبدالرزاق از علمای مصر و الأزهر۶ و آیت‌الله بروجردی(۱۲۵۴-۱۳۴۰ش)‌، آیت‌الله شیخ عبدالحسین کاشفُ‌الغطاء (متوفی ۱۳۳۲ش)، آیت‌الله سید محسن امین عاملی۷، آیت‌الله سید عبدالحسین شرف‌الدین۸، آیت‌الله سید هبه‌الدین شهرستانی۹، آیت‌الله شیخ محمدجواد مغنیه۱۰، آیت‌الله شیخ محمدتقی قمی (متوفی ۱۳۶۹ش از علمای شیعه ایران، عراق و لبنان) و همچنین شیخ امجد الزهاوی۱۱ و شیخ آلوسی (از عراق) و حاج امین الحسینی (مفتی فلسطین) و شیخ علی مؤید (امام زیدی‌مذهبِ یمن) و… شرکت داشتند و در مدت فعالیت خود، توانستند در ایجاد حسن تفاهم بین بزرگان و علمای مذاهب اسلامی، گام‌های بس مفید و جاودانه‌ای را بردارند و در ایجاد وحدت اسلامی و رفع شبهات بین هواداران مذاهب اسلامی، نقش عمده و ارزشمندی را ایفا کنند.

متأسفانه به علت شرایط سیاسی حاکم بر بعضی از کشورهای عربی ـ اسلامی! و تغییر حکومت‌ها و سرکوب حرکت‌های اسلامی در اکثر بلاد و درگذشت پیشتازان و طلیعه‌داران تقریب در کشورهای اسلامی ـ عربی و به‌ویژه، مرکزیت آن در قاهره، این حرکت اصلاح‌گرانه دچار رکود و سپس تعطیلی کامل گردید و در ‌ربع قرن اخیر، در عمل هیچ‌گونه فعالیت و کوششی نداشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با تأسیس «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» در تهران و شرکت جمعی از علمای مذاهب اسلامی در آن، حرکت نوینی آغاز شد؛ اما متأسفانه غیاب الأزهر و عدم شرکت فعال علمای مصر در آن، نقطه ضعفی بود که آثار منفی آن در همه زمینه‌ها کاملاً مشهود بود.

حضور این‌جانب در «قاهره» به‌عنوان مسئول «دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران» (که در دوران فترت و عدم رابطه سیاسی کامل، اداره امور نمایندگی سیاسی ایران در مصر را بر عهده ‌دارد) و استمرار اندیشه‌های «طلبگی» و «وحدت‌طلبانه»، سبب شد که به فکر احیای مجدد «دارُ التقریب» در قاهره باشم و برای نیل به همین منظور، ملاقات‌های مشروحی با شیوخ و علمای محترم الأزهر انجام گرفت و برای اقدام به احیای اندیشه تقریب، به یاری خدا نخستین همایش میزگرد «تقریب بین مذاهب اسلامی» در قاهره و با حضور شخصیت‌هایی چون: مرحوم شیخ سید محمد طنطاوی (شیخ الأزهر)، شیخ نصر فرید واصل (مفتی مصر)، دکتر محمد حمدی زقزوق (از علمای الأزهر و وزیر اوقاف) و دکتر عمر احمد هاشم (رییس دانشگاه الأزهر) و شیخ محمود فرحات (از مجلس اعلای شیعه لبنان) و شیخ احمد بن مسعود السیابی (مفتی مسقط)، آیت‌الله محمد واعظ‌زاده، آیت‌الله شیخ محمدعلی تسخیری و این‌جانب (از ایران) تشکیل گردید و در این میزگرد یک‌روزه، مسایل بسیاری در راستای اهداف تقریب بین مذاهب اسلامی مطرح شد که در اینجا، خلاصه‌ای از مباحث مطرح‌شده در این اجلاس، به مناسبت بزرگداشت آیت‌الله واعظ‌زاده در اختیار عموم قرار می‌گیرد.

البته بی‌تردید اگر همکاری جناب شیخ الأزهر و دکتر حمدی زقزوق و دکتر عبدالصبور مرزوق (رییس مجمع البحوث الاسلامیه) و مفتی مصر نبود، تلاش این حقیر ثمره لازم را نمی‌توانست به دنبال داشته باشد، اما یاری خداوند و نیت‌های پاک و روابط برادرانه، سبب گردید که نخستین میزگرد در قاهره با موفقیت کامل همراه شود و ما، علی‌رغم همه مشکلات کنونی در جهان اسلام، همچنان امیدواریم که هرچند یک‌بار، میزگردها و یا سمینارهای مشابه دیگری با شرکت علمای همه بلاد اسلامی و همکاری الأزهر شریف و دارُالتقریب قاهره و مجمع جهانی تقریب در تهران، در کشورهای اسلامی دیگر برگزار گردد و علمای محترم بلاد اسلامی بتوانند راهکارهای جدیدی برای پیشبرد اهداف، با توجه به توطئه‌های امپریالیسم و صهیونیسم بر ضد جهان اسلام و شبیخون‌های فرهنگی بر ضد مسلمانان، در پیش پای امت اسلامی قرار دهند. این، تنها هدف ما از احیای اندیشه تقریب در قاهره بود و انتظار همکاری و تعاون در این امر بر و تقوا، تنها انتظاری است که از برادران و دوستان مسلمان ایرانی و غیرایرانی داریم.

لازم به یادآوری است که کارهای اجرایی این همایش برای آنکه پوشش خبری کافی داشته باشد، از طرف الأزهر و ما، به عهده اداره روزنامه معروف و مهم «الأهرام» واگذار شد که برادر مکرم جناب محمود مراد مسئولیت آن را از طرف «الأهرام» برعهده گرفت و همه سخنان مطرح‌شده در جلسه را، در دو شماره از آن روزنامه منتشر ساخت و در مقدمه گزارش، نوشت:

«الأهرام» امروز پرونده «تقریب مذاهب اسلامی» را می‌گشاید، با این باور که اسلام دین عقل است و با متغیرهای زمان و مکان سازگاری دارد. تعمیق و گسترش مفاهیم صحیح دین مبین و تصحیح اشتباهات، امری لازم است. این اشتباهات گاهی به سرحد ارتکاب گناه و پاشیدن بذر فتنه و اختلاف میان مسلمانان می‌رسد و آنان را به‌صورت احزاب و فرقه‌های متخاصم درمی‌آورد که هرکدام مدعی می‌شود که فقط او به‌تنهایی نماینده اسلام است! و دیگران را «کافر» می‌خواند و خون آنها را مباح می‌شمارد و به خونریزی دعوت می‌کند، همان‌طورکه امروزه در پاره‌ای از کشورها شاهد آن هستیم.

بنابراین مسئله اختلاف برای امت اسلامی خطر دارد و درحالی‌که فرض بر این است که مسلمان با مسلمان، در یک وحدت واقعی نزدیک شود، می‌بینیم که از یکدیگر دور می‌شوند و حتی در برابر هم‌ سنگر می‌گیرند!

به همین دلیل، به این موضوع توجه کرده و این پرونده را باز می‌کنیم تا تلاش‌های تقریب بین مذاهب و یا به تعبیر دیگر، «پیروان این مذاهب» را فعال نماییم، بی‌آنکه برخی از علما را که عهده‌دار رهبری دینی هستند، از مسئولیت ارایه تفسیر نادرست مبرا بدانیم؛ درحالی‌که وظیفه آنها با این رویه تعارض دارد، زیرا اسلام همواره نورٌ علی نور بوده است!

با این مفهوم و هدف، این میزگرد با هماهنگی «شورای عالی امور اسلامی» (مجمعُ البحوث الاسلامیه) پس از توافق با دکتر محمود حمدی زقزوق (وزیر اوقاف) و تأیید پرشور امام اکبر، شیخ الأزهر و بعد از ملاقات‌های مکرر با طرف ایرانی و دارُ التقریب در قاهره برگزار شد. اینک گفت‌وگوهای این میزگرد را منتشر می‌کنیم. در بخش پایانی این گفت‌وگوها به تصمیماتی ـ نه مصوبه‌ ـ در زمینه دعوت به تقریب و تحقق عملی و علمی آن اشاره خواهد شد. (به نقل از روزنامه «الاهرام»: قاهره)

 وحدت در اصول، اجتهاد در فروع

دکتر سید محمد طنطاوی (شیخ الأزهر)۱۲

بسم الله الرحمن الرحیم، والحمدُ لله رب العالمین، والصلاه والسلام على سیدنا و شفیعنا رسول الله(ص) و مَن والاه. انسان احساس خوشبختی فراوان و خشنودی عمیق معنوی می‌کند و در واقع دلش باز می‌شود وقتی خودش را میان برادران و همکاران خود می‌بیند. این حضور به‌خاطر لذت زودگذر نیست؛ بلکه ما همگی برای خدمت به دین‌مان و امت اسلامی‌مان دیدار می‌کنیم.

قرآن کریم تبیین کرده که یکی از دلایل آفرینش انسان‌ها آشنایی آنها با یکدیگر است: «یا أَیهَا الناسُ إِنا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِن أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ».۱۳ قرآن کریم امت اسلامی را یک امت واحده توصیف می‌نماید: «إِن هَذِهِ أُمتُکُمْ أُمه وَاحِدَه وَأَنَا رَبکُمْ فَاعْبُدُونِ»۱۴ و در آیه دیگر خداوند می‌فرماید: «إِنمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه».۱۵ برای این تلاقی و دیدار، همین افتخار بس است که بر محبت، مودت، دوستی و آشنایی می‌افزاید.

البته تقریب و نزدیکی مذهب اسلامی از امور واقعی و حقیقی است، زیرا اختلاف بر سر یکی از پایه‌ها و ستون‌های دین یا یکی از اصول دین نیست؛‌ بلکه میان پیروان یک مذهب، چه‌بسا اختلاف پیدا شود، اما این اختلافات در امور فرعی ـ اجتهادی است. هر انسانی نظری دارد و این امر ثابت، در تمام مذاهب اسلامی مشهود است؛‌ ولی ما همه به‌عنوان مسلمانان ـ‌ الحمدالله‌ ـ گواهی می‌دهیم که: «خدا یکی است و محمد پیامبر اوست»: «لا إله الا الله و محمداً رسول الله» ما به خداوند و فرشتگانش و کتب آسمانی و پیامبران الهی و روز واپسین و به قضا و قدر، ایمان داریم.

بنابراین، برگزاری این میزگرد به معنای آن نیست که ما در اصول اختلاف داریم، بلکه به معنای آن است که بگوییم ممکن است «اجتهاد» یک انسان با اجتهاد انسانی دیگر متفاوت باشد و این اجتهاد را در بین پیامبران و حکیمان و امامان و علما، به‌طور اخص می‌بینیم.

در قرآن‌کریم می‌خوانیم: «وَ دَاوُودَ وَ سُلَیمَانَ إِذْ یحْکُمَانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَکُنا لِحُکْمِهِمْ شَاهِدِینَ * فَفَهمْنَاهَا سُلَیمَانَ وَ کُلا آتَینَا حُکْمًا وَ عِلْمًا».۱۶ وقتی به کتب تفسیر مراجعه می‌کنیم، سخنان ارزشمندی درباره تفسیر این دو آیه می‌یابیم که خلاصه آن این است: مردی زمین کشاورزی داشت و مردی دیگر صاحب گله‌ای از گوسفندان بود و شبانگاه، گوسفندان مرد گله‌دار، در زمین مرد کشاورز به چرا پرداختند و کشتزار او را خراب کردند. او نزد داوود پیامبر آمد و ماجرا را برای او تعریف کرد. حضرت داوود حکم داد که در ازای خرابی کشتزار مقداری از گوسفندان به مرد کشاورز واگذار شود. به هنگام خروج طرفین دعوا، به حضرت سلیمان برخورد کردند و ماجرا را برای او هم تعریف کردند. ایشان گفت: «اگر مسئله دست من بود، حکم دیگری صادر می‌کردم.» سپس حضرت سلیمان طرفین را نزد پدر خویش می‌برد و به ایشان می‌گوید: «ای پیامبر خدا، آیا چنین حکمی صادر کرده‌ای؟» حضرت داوود پاسخ می‌دهد: «آری!» سلیمان می‌گوید: «اگر کار در دست من بود، حکم دیگری صادر می‌کردم.» حضرت داوود می‌گوید: «نظر تو چیست ای سلیمان؟» پاسخ می‌دهد: «نظر من این بود که گوسفندان را به کشاورز می‌دادم تا از آنها برای مدتی بهره‌برداری کند یا اینکه به مرد گله‌دار تکلیف می‌کردم که یک‌بار دیگر زمین را کشت کند و اگر کشت‌زار به آنچه قبلاً بود، یعنی به زمان قبل از خرابکاری گوسفندان بازمی‌گشت، کشت‌زار را به مرد کشاورز و گوسفندان را به مرد گله‌دار واگذار می‌کردم!» در اینجا حضرت داوود می‌گوید: «حکم همان است که تو بیان می‌کنی.»

بنابراین اختلاف درباره امور اجتهادی از جمله موضوعاتی است که قرآن‌کریم از زبان برخی پیامبران و از زبان برخی حکیمان و صالحان، آن را حکایت کرده است. بدین‌ترتیب، خداوند را سپاس می‌گوییم که بین ما اختلافی پیرامون اصول وجود ندارد و اگر باشد در فروع است.

اگر اختلاف در غیر فروع پیدا شود، باید مطالب را روشن سازیم و تبیین کنیم و با گفت‌وگو و مباحثه همدیگر را نصیحت کنیم و مادام که نیت‌ها پاک و مقصودها صحیح است، قطعاً به مورد توافق همگانی می‌رسیم، زیرا خداوند متعال تبیین فرموده که یکی از سنت‌های تغییرناپذیر الهی این است که پاداش نیکوکاران نزد خداوند محفوظ خواهد بود.

کنفرانس تقریب در مصر و تهران

مصر ـ دکتر نصر فرید محمد واصل (مفتی مصر)

بسم الله الرحمن الرحیم والحمدُ لله رب العالمین، والصلاه والسلام علی اشرف المرسلین سیدنا محمد و علی آله و صحبه و من اهتدی بهدیه الی یوم الدین.

موجب خوشوقتی این‌جانب است که در این روز خجسته با مشیت و توفیق الهی در این هیئت گرامی در این میزگرد علمی خجسته حاضر باشم. موضوع بحث میزگرد تقریب بین مذاهب فقهی است. در این جلسه علمی، بهترین علمای امت اسلامی و در رأس آنان امام اکبر شیخ الأزهر و جناب استاد دکتر محمود حمدی زقزوق (وزیر اوقاف و امور اسلامی جمهوری عربی مصر) و علامه شیخ محمدعلی تسخیری و جناب شیخ محمد واعظ‌زاده از کشور برادر جمهوری (اسلامی) ایران و سفیر کشور برادر جمهوری ایران، عالم بزرگوار، برادر عزیز سید هادی خسروشاهی و استاد محمود مراد صاحب دعوت در این میزگرد خجسته، حضور دارند.

در چارچوب فعال‌کردن این میزگرد خجسته و نیز برای تکمیل استفاده فراوانی که از خلال این کنفرانس علمی اسلامی بزرگ در جمهوری عربی مصر (یعنی کنفرانس «تجدید در اندیشه اسلامی») به‌دست آمد، بنده فکر می‌کنم موضوع این میزگرد، درواقع بخش عملی نتایج کنفرانس مذکور است. هدف، تقریبِ میان علمای امت اسلامی و میان افکار امت اسلامی درباره امور دینی و دنیوی است و در حقیقت، تلاش جهت گردآوری هر آن چیزی است که به مصلحت مسلمانان در همه‌جای دنیا مربوط می‌شود، آن‌هم برای تحقق هدفی والاتر، یعنی وحدت مسلمانان و پای‌بندی آنان به اعتقادات و شریعت اسلامی و هم‌زمان، ارتباط آنان با تمدن دنیا در جهت گسترش اسلام با حکمت و موعظه نیکو، ‌آن‌چنان‌که خداوند متعال اراده کرده است. مسلمانان باید در این مسیر حرکت کنند تا عدالت، تسامح، انسانیت و صلح میان همه افراد بشر تحقق یابد؛ زیرا همه به یک پدر و مادر منسوب هستند و در انسانیت با یکدیگر برابرند و فرقی میان هیچ‌کدام نیست؛ مگر تقوا و انتساب به خداوند متعال.

در این مناسبت خجسته، اکنون می‌بینیم که پس ‌از این موفقیت بزرگ، چه در مورد این کنفرانس و یا تلاش‌های قبلی علمای بزرگ در زمینه تقریب بین مذاهب فقهی اسلامی، به رهبری شیخ محمود شلتوت و حضرت امام بروجردی از ایران، تأسیس «مکتب تقریب»، به‌عنوان واقعیتی انجام‌شده درآمده است.

علما سپس از طریق ارتباط علمی و همکاری جهت اجرای عملی این مهم، به این حرکت ادامه دادند تا اینکه نتایج مبارک مصوب در «کنفرانس تهران» بدست آمد و شیخ الأزهر با هموار کردنِ همه راه‌ها، هیئتی به نام الأزهر برای شرکت در این کنفرانس اعزام نمود. این کنفرانس در دل‌ همه ما (علمای مصر و هیئت مصری) و علما و ملت برادر ایران و ملت جمهوری عربی مصر، تأثیر بسیار نیکویی برجای گذاشت و تمام یخ‌های متراکم از دوره‌های پیشین و پیدا شده در سایه استعمار غرب و شرق را ‌ـ‌ که برای تفرقه‌اندازی میان امت اسلامی در جهت تحقق اهداف خود به وجود آمده بود ـ، آب کرد.

آری، این کنفرانس تأثیر فراوانی داشت و نشان داد که ما نه‌تنها در اعتقادات و شریعتی که داریم اختلافی با یکدیگر نداریم؛ بلکه بر سر یک مذهب فقهی واحد نیز که با اصول و اعتقادات صحیح ارتباط دارد، تلاقی می‌کنیم. [این تلاقی و تنوع] تفسیر در زمینه اجرای عملی، چه‌بسا به‌تبع شرایط زمان و مکان و متناسب با هر عصر، متفاوت باشد که آن‌هم در جهت تحقق هدف مطلوب، یعنی ادامه حیات امت اسلامی است که به‌عنوان امتی میانه، با حکمت و موعظه نیکو به پرستش خداوند دعوت می‌کند.

ازاین‌رو، من فکر می‌کنم اصل موضوع تقریب بین مذهب اکنون به یاری خدا تحقق یافته است؛ ولی آنچه لازم است، «تقریب افکار امت اسلامی و علمای آن» از نظر خط‌مشی و رویه‌ای است که به‌وسیله آن بتوانند منازعه، چنددستگی و اختلاف را از میان بردارند؛ زیرا این منازعه، موجب تفرقه و پراکندگی مسلمانان به‌صورت فرقه‌ها و احزاب شده است تا آنجاکه مسلمانان، [هنوز هم] چه در مسایل مربوط به بخش دینی و چه موضوعات بخش روشنگری با یکدیگر به ستیز و دعوا می‌پردازند.

اسلام «اختلافِ مذاهب» را یک «اصل» در اندیشه اسلامی می‌داند. پیامبر(ص) این واقعیت را تصویب کرد، وقتی فرمود: «هر که اجتهاد کند و اجتهادش درست باشد، دو پاداش می‌گیرد و هر که اجتهاد کند و اجتهادش نادرست باشد، یک پاداش می‌گیرد.»۱۷ بنابراین اختلاف آرای فقهی یا وجود مذاهب گوناگون ازنظر درک و برداشت واقعیتی است که شریعت و اندیشه اسلامی به آن ایمان دارد و پیامبر(ص) نیز به آن ایمان آورده و به یارانش آموخته است و مسلمانان پی‌درپی از یکدیگر آن را آموخته‌اند.

تا اینکه استعمار وارد شد و خواست بین مسلمانان تفرقه ایجاد کند و تلاش کرد اختلاف در این «برداشت‌های فکری» را «اختلاف در اصول عقیده» وانمود کند و خلط مبحث شد! و اختلاف در اجتهاد مذهبی و دستیابی به حقیقت شرعی، طبق دلیل شرعی، به اختلاف در زمینه مذاهب اسلامی یا مذاهب کلامی مبدل شد و همین‌جا منشأ اختلاف بوجود آمد.

پس لازم است دلایلی را که به اختلاف افکار و برداشت‌های مسلمانان انجامیده و موجب جاافتادنِ مذاهب فقهی و تبدیل آن به چیزی شبیه به مذاهب کلامی‌ شده است، جست‌وجو کنیم. پیروان این مذاهب یعنی عامه مردم نیز دچار اختلاف شدند و این به عرصه سیاسی یا فرهنگی سرایت پیدا کرد و بر کل امت اسلامی تأثیر گذارد و استعمارگر با سوءاستفاده از موقعیت، به فکر ایجاد تفرقه افتاد و به‌همین‌ دلیل، پیامدهای منفی و زشت جنگ مسلمان با برادر مسلمان را همان‌گونه که میان عراق و ایران اتفاق افتاد و یا میان عراق و کویت رخ داد، مشاهده کردیم.

 وحدت امت، عبادت حق

ایران ـ شیخ محمد واعظ‌زاده‌ خراسانی

از شرکت همه شما در این میزگرد مهم تشکر می‌کنم و به همه شما از صمیم قلب خوش‌آمد می‌گویم. البته این اهتمام و توجه شما برای حمایت از فرایض الهی است. ما مسلمانان در هر زمان، به‌ویژه در این برهه، باید به وحدت امت اسلامی توجه کنیم تا به این سخنان خداوند متعال را که می‌فرماید: «إِن هَذِهِ أُمتُکُمْ أُمه وَاحِدَه وَ أَنَا رَبکُمْ فَاعْبُدُونِ»۱۸ لبیک بگوییم. خداوند متعال در این آیه، میان وحدت امت و پرستش خداوند، ربط داده است.

آری وحدت امت، مهم‌ترین تکلیف الهی بر عهده ما به‌شمار می‌آید؛‌ زیرا امت را در جایگاه مناسبی در بین امت‌ها قرار می‌دهد. بنابراین بحث درباره پشتوانه عزت امت اسلامی امری ضروری است؛‌ زیرا در اختلاف و افراط‌گرایی امت جز ضرر و زیان چیزی وجود ندارد.

برادران علما، ارتباط نزدیکی با آن سازمان بزرگ که «دارُ التقریب بین المذهب الاسلامیه» خوانده می‌شد، داشتند و نیز با مشایخ بزرگ که جماعت تقریب بین مذاهب اسلامی را تشکیل دادند و در رأس آنان دو امام بزرگوار که ـ هر دو شیخ الأزهر بودند ـ یعنی: مرحوم شیخ عبدالمجید سلیم و مرحوم شیخ محمود شلتوت و شخصیت‌های دیگری که در تأسیس دارُ التقریب شرکت داشتند ارتباط داشتند. به‌ویژه دو امام با اخلاص، علامه شیخ عبدالعزیز عیسی و شیخ محمد محمد المدنی و نیز استاد بزرگ ما امام آیت‌الله بروجردی.

بنده اندیشه تقریب بین مذاهب را از مجله رساله الاسلام۱۹ (که به نظرم بهترین مجله اسلامی است که تاکنون منتشر شده است) آموختم. اولین شماره این مجله برای مرحوم پدرم رسید و من بارها آن را خواندم تا اینکه مفاهیم بلند آن را حفظ کردم. همچنین افتخار داشتم با علامه شیخ محمدتقی قمی ـ دبیر کل دارُ التقریب در قاهره ـ که تمام کارهای آن موسسه را انجام می‌داد، مکرراً ملاقات داشته باشم.

در پایان عرض می‌کنم ادیان و یا مذاهب، برجسته‌ترین مصداق این فرموده الهی هستند:

«أَلَمْ تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللهُ مثلاً کَلِمَه طَیبَه کَشَجَرَه طَیبَه أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السمَاءِ. تُؤْتِی أُکُلَهَا کُل حِینٍ بِإِذْنِ رَبهَا»۲۰ دین مانند درختی ثابت و تغییرناپذیر است و مذاهب شاخه‌های متعدد آن که بدون محدودیت و بی‌نهایت بارور می‌شود.

اتحاد مذاهب، آری؛ توحید مذاهب، نه!

ایران ـ شیخ محمدعلی تسخیری

بسم الله الرحمن الرحیم وَالصلاه وَالسلام علی محمد سید النبیین و آله الطاهرین و صحبه الکرام …

قبل از هر چیز بر خود لازم می‌بینم به شیخ بزرگ‌مان، شیخ الأزهر و برادر بزرگوار دکتر زقزوق و همچنین برادر عزیزمان جناب مفتی به‌خاطر موفقیت کنفرانس بین‌المللی اسلامی۲۱ تبریک بگویم. این کنفرانس یکی از سنت‌های مسلمانان را احیا کرده تا هرسال گرد هم آیند و مسایل حیاتی خویش را بررسی کنند. به همه شما تبریک می‌گویم و امیدوارم این سنت استمرار یابد.

استاد محمود مراد سؤال مهمی را مطرح کردند: «مسئله چیست؟» درواقع وقتی علمای ما پیرامون مسئله‌ای به بحث می‌نشینند، به‌اصطلاح اصل موضوع مورد بحث را روشن می‌کنند، تا یکی از طرف‌ها به سمت چیزی و طرف دیگر، به دیگر سو نرود و هرکدام برخلاف حقیقت، چیزی را اثبات و چیز دیگری را نفی نکنند. البته این جلسه ما، جلسه همدلی و جلسه گفت‌وگو است نه جلسه منازعه، ولی مایلم به سنت علما و بزرگان در مسیر فقهی اجتهادی‌مان، اشاره کنم.

در واقع اگر شبهات موجود را بزداییم، موضوع و محور بحث روشن می‌گردد. ما خواستار نزدیکی افکار هستیم. از صاحب هر اندیشه‌ای می‌خواهیم اندیشه طرف مقابل را درک کند. ما می‌خواهیم اندیشه را از سرچشمه آن برگیریم و آرای دیگران را از منابع و طرق خودشان بشناسیم. می‌خواهیم همگان بر نقاط مشترک فی‌مابین تأکید کنند تا با یکدیگر کار کنند و برای تعمیق آن همکاری نمایند و در آنچه مورد اختلاف واقع می‌گردد، همدیگر را معذور بدارند، همان‌گونه که مرحوم استاد شیخ حسن البنا گفته است.

[مطلب اول این است که ما در پی اتحاد مذاهب هستیم نه توحید و چیرگی یکی از آنها بر دیگری.] ما در واقع معنای ذوب‌کردن را مدّ نظر نداریم و نمی‌خواهیم مذاهب در یکدیگر ذوب شوند! مذاهب افاضات بزرگی هستند که اندیشه اسلامی را نمایان می‌سازند و نشان‌دهنده چشم‌انداز گسترده‌ای است. به همین دلیل ما خواهان ذوب‌کردن نیستیم. همچنین چیره‌ساختن را نیز نمی‌خواهیم! یعنی نمی‌خواهیم مذهبی را بر مذهبی دیگر چیره سازیم تا بگوییم فلان مذهب قوی‌تر از دیگری خیر! نه ذوب‌کردن و نه چیره‌ساختن را نمی‌خواهیم؛ بلکه تقریب را برای تحقق تفاهم بیشتر می‌خواهیم تا در نتیجه دست‌ها در دست‌های دیگر گذارده شود و موضوع عملیات یکسان و مورد نظر را که امام شیخ الأزهر بدان اشاره‌ کرده‌اند، اتخاذ کنیم تا امتی واحد، چه در محقق‌نمودن خویشتن خویش و چه در رویارویی با دشمنمان باشیم.

[مطلب دوم، اجتهاد است]

قرآن‌کریم به رویارویی با چالش‌ها اشاره کرده و می‌فرماید: «وَالذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ إِلا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَه فِی الْأَرْضِ وَ فَسَادٌ کَبِیرٌ».۲۲ حال به سئوال دیگری در مورد ریشه‌های شرعی تقریب می‌پردازیم، یعنی چگونه به این موضع‌گیری، پایه و اساس شرعی می‌بخشیم؟ فقها می‌گویند پایه و اساس روشن است و جناب «مفتی» اشاره کردند که اسلام نسبت به تحولات آینده، پیش‌بینی‌های لازم را کرده است و برای احکام ثابت، احکام ثابت قرار داده، ولی با توجه به متغیرهای زمانی و مکانی، برای جذب و مهار این متغیرها، از خود انعطاف نشان داده است.

«اجتهاد» یکی از مهم‌ترین نشانه‌های انعطاف‌پذیری است. بنابراین اسلام با اجتهاد موافقت کرد و ازاین‌رو دعوت به وحدت، دعوت به اتحاد، موضع‌گیری عملی در عین اختلاف‌نظر است و این یک امر طبیعی است.

چرا جوی خون؟

به مبحث سوم می‌پردازم و می‌گویم: اگر این روند به‌عنوان غنای فکری و مشارکت تمدنی است؛ پس چرا در گذر تاریخ این همه اشک و خون جاری شده است؟ چرا در طول مسیرمان با این ضربات خشن و کشنده روبه‌رو شده‌ایم؟

فکر می‌کنم اگر دلایل را خلاصه کنیم، دو عامل ظاهر می‌شود:

عامل اول به علما و مجتهدان و دیگری به سایر قشرها مربوط می‌شود. از میانه این‌دو عامل، عامل دیگری نیز از این تنگ‌نظری و تعصب سوءاستفاده کرد. این عامل سوم، همان مصالح حکمرانان و خودکامگان است که از تاریخ ما گذر کردند و این تاریخ را زخمی و خونین نمودند و میان تنگ‌نظری حکمرانان و برخی عوام، با منافع شخصی حکمرانان سرکوب‌گر، همکاری پدید آمد و آنان «اختلاف مذهبی ـ تمدنی» زیبا را به «اختلاف مذهبی» زشت و فرقه‌گرایی کُشنده مبدل کردند که [همچنان تا امروز] رودهایی از اشک و خون از همه ما جاری ساخته است!

انفتاح باب گفت‌وگو

و مبحث و سؤال چهارم، این است که چگونه تقریب بین مذاهب و موضع‌گیری واحد را تحقق بخشیم؟ در اینجا فکر می‌کنم راهی که باید در پیش بگیریم «راه گفت‌وگو» است.

گفت‌وگو باید در فضایی آرام صورت بگیرد نه در فضایی نگران‌کننده. در فضایی که قریشی‌ها پیامبر(ص) را به دیوانگی متهم می‌کردند، پیامبر(ص) نمی‌گفت: من دیوانه نیستم، به دلایل اینکه اولاً، ثانیاً، ثالثاً و…؛ بلکه دگرگون‌سازی فضای جار و جنجال و گشودن راه تعقل را خواستار می‌شد. او می‌فرمود: به خانه‌هایتان بازگردید … سپس بیندیشید … «وَ مَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ»۲۳. بدین‌جهت، قرآن روش جالبی برای گفت‌وگو و شرایط آن ارائه کرده است که فکر می‌کنم راه صحیح برای رسیدن به نتیجه مطلوب باشد.

 ضرورت احیای حرکت تقریب

ایران ـ سید هادی خسروشاهی

اساتید گرامی و در طلیعه آنها جناب شیخ الأزهر به واقعیت‌های وضع موجود در صحنه اشاره کردند و آن اینکه در اصول، میان مذاهب اسلامی، اختلاف و تفاوتی وجود ندارد. اما اختلاف پیش‌آمده در فروعِ فقهی، یک امر اجتهادی است و از زمان پیامبر(ص) واقع شده است و البته این امر، موجب غنای هرچه بیشتر گنجینه فقه اسلامی می‌شود.

واقعیت این است که مصر با دانشگاه الأزهر از شصت‌وپنج سال پیش نقش بزرگ و ویژه‌ای در اتحاد مسلمانان در چارچوب تقریب بین مذهب اسلامی ایفا کرد. توافق نخستین برای تأسیس دارُ التقریب در سال ۱۹۳۷ میلادی، در دوران مرحوم شیخ مراغی بوجود آمد، البته تأسیس رسمی آن، در سال ۱۹۴۷ صورت گرفت، ولی متأسفانه این کانون عملاً از ۲۵ سال پیش در مصر تعطیل شده است.

ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وظیفه خود را در این زمینه انجام داد و «مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی» را با شرکت جمعی از علمای مذاهب اسلامی و بلاد مختلف تأسیس کرد؛ اما من شخصاً بر این باورم که در نبود مصر و الأزهر، نمی‌توانیم وظیفه‌مان را در قبال ملت‌های مسلمان در تمام جهان، آن‌طور که لازم است و به‌طور کامل به انجام برسانیم.

همچنین اعتقاد دارم که ما همچنان به تقریب نیاز مبرم داریم و اتفاقاتی که مثلاً در پاکستان و افغانستان روی می‌دهد، یعنی ترور شخصیت‌های مذهبی برجسته از علمای فرقه‌های اسلامی به دست متعصبان مذهبی، هم‌اکنون پیش روی ماست. بر همین‌ اساس، اختلاف موجود ثابت می‌کند که جهان اسلام به «دارُ التقریب» و حرکت تقریب نیاز دارد و به خواست خدا مخصوصاً از مصر و ایران، برای تقریب میان پیروان مذاهب، باید کارش را آغاز کند.

پیشنهاد می‌کنم که این «میزگرد» دبیرخانه‌ای ایجاد کند و برنامه کاری [منظمی] داشته باشد و پیشنهادهای مشخصی ارائه شود و سرآغاز میزگردهای دیگری درباره تقریب بین مذاهب محترم اسلامی باشد و جناب دکتر شیخ طنطاوی در برگزاری آن نظارت کنند و هر یک از ما، در چارچوب اهداف دارُ التقریبی وظیفه‌ای را در کشور خویش برعهده بگیریم.

همچنین پیشنهاد می‌کنم که دارُ التقریب انتشار مجله ارزشمند و مشهور «رساله الاسلام» را از قاهره آغاز کند، چون این مجله نقش ویژه‌ای در میدان روشنگری فکری و معرفی مذاهب فقهی اسلامی، بر عهده داشت و فکر می‌کنم که اکنون برای تقویت روابط میان تمام کشورهای اسلامی، نشر مجدد آن اهمیت خاصی دارد و با توجه به چالش‌هایی که امروز جهان اسلام با آن روبه‌رو است، یک ضرورت اساسی به‌شمار می‌آید. البته ما آمادگی کامل داریم که در قبال این طرح و پیشنهاد، وظیفه‌مان را انجام دهیم و با جدیت و تعهد تلاش کنیم.

 اختلاف مذاهب، رحمت الهی

مصر ـ دکتر احمد عمر هاشم (رئیس دانشگاه الأزهر)

این دیدار با توجه به حضور امام اکبر و دکتر وزیر و مفتی و آقایان علمای اهل‌سنت و شیعه، از مهم‌ترین دیدارها است. ما در واقع در این مرحله‌ای که امت‌مان از سر می‌گذراند، نیاز مبرم به تقویت و بلکه یکپارچگی عقیدتی، فکری، علمی و رفتاری داریم؛ زیرا این‌ها زیربنای وحدت صفوف مسلمانان است.

پس ما نیاز مبرم به تقریب داریم. ما همگی مسلمان و یکتاپرستیم. اگر دیدگاه‌هایی باشد، می‌توانیم در آنها تلاقی کنیم، به این معنا که منبع قانون‌گذار و احکام اسلامی یکی است و اختلافی بر سر آنها، میان مسلمانان و نه میان هیچ‌یکی از پیروان مذاهب نیست. اختلافی بر سر کتاب خداوندمتعال (قرآن‌کریم) و اینکه سنت صحیح پیامبر(ص) دومین منبع قانون‌گذاری اسلامی پس از قرآن کریم است، وجود ندارد.

بنابراین در مورد چگونگی قانون‌گذاری اسلامی اختلافی نیست و اگر خود تکالیف دینی را بررسی کنیم، می‌بینیم که ازنظر اعتقادی ما به خداوند، دین اسلام و پیامبر(ص) ایمان داریم و به فرشتگان، کتب الهی، پیامبران الهی، روز واپسین، قضا و قدر، ایمان داریم و اختلافی در این موارد نداریم.

همچنین در عبادت‌هایی که به‌وسیله آن به خدا نزدیک می‌شویم و خداوند ما را مکلف به انجام آن‌ها کرده است، از جمله نماز، زکات، روزه و حج و… نیز اختلافی نیست. در باب معاملات، روابط و اخلاق نیز همین‌طور است.

اختلاف در مسائل فرعی و اصلی

بنابراین از امور مورد اختلاف چه چیزی می‌ماند؟ تصریح می‌کنم امور مورد اختلاف به دو بخش تقسیم می‌شود:

۱. مسائل فرعی که حل آنها آسان است. به یاد می‌آوریم که وقتی خلیفه وقت به امام مالک دستور داد که ابن‌مسعود و ابن‌عباس را رها کند و به‌سوی میانه علم روی بیاورد و کتابی تألیف کند، مالک، کتاب «الموطأ» را تألیف کرد و مردم با این کتب همراهی نشان دادند. خلیفه خواست تمام امت را ملزم به تبعیت از این کتاب کند، ولی نویسنده کتاب امام بزرگوار (مالک) با آن مخالفت کرد و گفت: «نه… ای امیرمؤمنان!» یعنی با الزام مردم به یک نظر و یک کتاب مخالفت ورزید و گفت: «یاران پیامبر(ص) در کشورهای اسلامی پراکنده شدند و هرکدام نظر خود را داشتند که با دیگری متفاوت بود، پس بگذار مردم متناسب با عصر و زمان و مکان خود، رفتار کنند. البته تا وقتی که برخلاف قرآن‌کریم یا احادیث پیامبر(ص) رفتار نکرده‌اند.»

مالک سپس این عبارت را بیان کرد: «اختلاف علما رحمت الهی بر این امت است.»۲۴ هرکدام آنچه را صحیح می‌داند، می‌بیند و هرکدام از آنها، راه هدایت‌اند و هرکدام می‌خواهند به‌سوی خدا حرکت کنند. پس تا وقتی در اصول، قانون‌گذاری‌ها و متن قرآن کریم با سنت پیامبر(ص) برخوردی نباشد، اختلافی نیست و اختلاف آسان و ساده و حداکثر پیرامون این دور می‌زند که چه چیز بهتر و مقدم‌تر است؟

۲. مسائل اصلی که مهم‌تر است و گمان می‌کنم بتوان در آن به تقریب روی آورد. به این معنا که وقتی در اینجا دور یک میز جمع می‌شویم و هر یک اسناد و دلایل خود را ارائه می‌کنیم، چه‌بسا به هم نزدیک‌تر شویم؛ یعنی به نظریه یکدیگر متقاعد شویم. تقریب نیاز به حُسن نیت و حسن ظن دارد که موجود است و نیز به عدم تحجر یا تعصب، احتیاج دارد که موجود است. در این صورت فکر می‌کنم مسئله میسر خواهد بود؛ به‌ویژه ‌اینکه مرحله‌ای که امت ما و جهان اسلام و اندیشه اسلامی در آن به سر می‌برد، آکنده از چالش‌هایی است که دشمنان اسلام علیه اسلام به وجود آورده‌اند و یکپارچگی ضروری است. اگر دشمنان ما متحد می‌شوند و در دوران گروه‌بندی‌های بزرگ به سر می‌برند، بهتر آن است که مسلمانان یک‌دل و یک‌پارچه باشند. حتی اگر در پاره‌ای مسایل اختلافی که به نظر برسد ممکن است مانع ایجاد کند، می‌توان آن را پشت‌سر گذاشت تا این تقریب موردنظر که خیر و صلاح و سعادت امت در آن است، انجام شود.

 و حکایت همچنان باقی است

این بود خلاصه‌ای از بیانات شخصیت‌های معروف و برجسته الأزهر شریف و گفتارهای آیت‌الله محمد واعظ‌زاده‌خراسانی و آیت‌الله شیخ محمدعلی تسخیری در میزگردی که با حضور علمای شیعه و سنی مطرح گردید و اکنون، جهان اسلام با توجه به شرایطی که دشمنان به‌وجود آورده‌اند و گروه‌های تروریست تکفیری را بر جان و مال و ناموس همگان مسلط ساخته‌اند، نیاز مبرم و جدی برای تشکیل میزگردهای مشابه دارد تا راه رجال بزرگی چون آیت‌الله بروجردی، شیخ محمود شلتوت، شیخ محمد سید طنطاوی، آیت‌الله شیخ محمد واعظ‌زاده‌خراسانی و دیگران در راستای ایجاد وحدت اسلامی و خنثی‌سازی توطئه‌های دشمنان اسلام استمرار یابد. باذن الله.


 

پی‌نوشت‌ها

[۱]. شیخ احمد مصطفی مراغی فرزند محمدبن عبدالمنعم مراغی متولد ۱۳۰۰ ق/۱۸۸۳م و متوفای ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م، در مراغه از توابع مصر به دنیا آمد و در قاهره به تحصیل دانش پرداخت. در سال ۱۹۰۹ م از دارالعلوم فارغ‌ُالتحصیل شده آنگاه در همان‌جا عهده‌دار تدریس علوم شرعی گردید و مسئوولیت نظارت بر برخی از مدارس را نیز بر عهده او نهادند. مشهورترین کسانی که مراغی از آنان تاثیر پذیرفت و از شیوه و درس آنها پیروی کرد، محمد عبده، محمد بخیت مطیعی و واحد الرفاعی فیومی بوده‌اند.

[۲]. متولد ۱۳۰۲ق و استاد جامع الأزهر و استاد شیخ محمود شلتوت است. وی در جهت تقریب مذاهب، مکاتباتی با آیت‌الله بروجردی داشته است.

[۳]. محمود شلتوت (۱۸۹۳-۱۹۶۳م/ ۱۲۷۱-۱۳۴۱ش) مشهور به شیخ شلتوت عالم و مفسر اهل سنت متولد کشور مصر، از اساتید و رؤسای دانشگاه الازهر بود. وی از علمای مدافع تقریب بین مذاهب اسلام و از مؤسسان دارالتقریب بین المذاهب اسلامی بود. ارتباط مستمر با علمای شیعه از جمله آیت الله بروجردی، تأسیس کرسی فقه مقارن و صدور فتوای معروف جواز عمل براساس مذهب شیعه و زیدیه، ازجمله اقدامات تقریبی اوست. شیخ شلتوت نسبت به مسایل سیاسی جهان اسلام نیز حساس بود، حضور در انقلاب مردمی مصر در سال ۱۹۱۹م، اعتراض به واقعه ۱۵ خرداد ایران و مخالفت با اقدام دولت ایران در به رسمیت‌شناختن اسرائیل در سال ۱۹۴۸م، از جمله موضع‌گیری‌هایی سیاسی اوست. آیت‌الله بروجردی در سال ۱۳۳۸، آیت‌الله حاج میرزاخلیل کمره‌ای را به همراه آیت‌الله سید محمود طالقانی و گروهی از روحانیان، به نمایندگی خود به قاهره فرستاد تا از شیخ محمود شلتوت مفتی اعظم و رئیس وقت دانشگاه الازهر مصر به‌خاطر فتوای تاریخی‌اش تشکر نمایند.

[۴]. متولد ۱۹۰۶ و متوفای ۱۹۴۹م است. وی بنیان‌گذار جماعت اِخوانُ ‌المسلمین و نخستین مرشد عام آن در سال ۱۹۲۸ در مصر است. او در سال ۱۹۴۹م توسط عوامل دولت مصر ترور شد. حسن البنا تأثیر بسیار عمیقی بر اندیشه‌های اسلامی در قرن بیستم گذاشت. از او با عنوان امام شهید نیز یاد می‌شود.

[۵]. وزیر امور جامعه الأزهر مصر.

[۶]. مرحله آغازین‌ تقریب‌ از سال‌ ۱۹۳۸م‌. (ورود محمدتقی قمی‌ به‌ مصر) تا سال‌ ۱۹۴۶م به‌ طول‌ کشید. در این‌ دوره‌ ریاست‌ الأزهر تا سال‌ ۱۹۴۴م‌ با مراغی‌ و بعد از آن‌ (۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸م‌) با مصطفی‌ عبدالرزاق‌ بود.

[۷]. سید محسن امین حسینی عامِلی (۱۲۸۴-۱۳۷۱ق‌)، فقیه، ادیب و شرح حال‌نگار شیعی اهل جبل‌عامل لبنان که نسب وی به حسین ذی‌الدمعه فرزند زید شهید می‌رسد. او برای پیگیری علوم دینی به‌ نجف‌اشرف هجرت‌ کرد و سطح‌ و خارج فقه و اصول را آموخت‌ و به‌ درجه اجتهاد رسید و خود نیز شاگردانی‌ تربیت‌ کرد. وی‌ افزون‌ بر علوم‌ دینی‌، در ادب‌ نیز دستی‌ داشت‌ و شعر می‌سرود و نقد شعر می‌کرد. اعیانُ الشیعه مهمترین‌ اثر دانشنامه‌ای‌ مشتمل‌ بر معرفی علما و بزرگان‌ شیعه است و با هدف‌ شناساندن‌ هویت‌ فرهنگی‌ شیعه‌ و یادآوری‌ نقش‌ امامیه‌ در اعتلای‌ تمدن اسلامی تدوین‌ شده‌ است‌. وی برای‌ تأمین‌ منابع‌ تحقیق‌ و تألیف‌ به‌ نقاطی‌ چون‌ سوریه، ‌اردن، فلسطین، مصر، عراق ‌و ‌ایران سفر کرد. وی در سال ۱۳۷۱ق/۱۳۳۰ش در دمشق درگذشت و در حرم حضرت زینب(س) دفن شد.

[۸]. سید عبدالحسین شرف‌الدین موسوی‌عاملی (۱۲۹۰-۱۳۷۷ق) مجتهد شیعه و مدافع تقریب مذاهب اسلامی بود. او تلاش‌هایی برای وحدت شیعه و سنی و حل‌کردن ریشه‌های اختلاف آنها انجام داد. شرفُ‌الدین از رهبران نهضت استقلال لبنان نیز به شمار می‌رود. دو کتاب «المراجعات» و «النص والاجتهاد» برای اثبات حقانیت شیعه با ادبیاتی علمی و به دور از توهین از برترین آثار او به شمار می‌رود. این دو کتاب به زبان‌های مختلف ترجمه شده و توجه بسیاری از مسلمانان شیعه و سنی را به خود جلب کرده است. اساتید مشهور او عبارتنداز: آخوند خراسانی، شیخُ‌الشریعه اصفهانی، سید محمدکاظم طباطبائی‌ یزدی و میرزاحسین نوری.

[۹]. سید محمدعلی حسینی‌ شهرستانی (۱۳۰۱-۱۳۸۶ق) ملقب به هبهُ‌الدین و معروف به شهرستانی، از علمای قرن ۱۴ق است. او از درس محمدکاظم خراسانی، سید محمدکاظم یزدی و فتحُ‌الله شریعت‌اصفهانی بهره برد. شهرستانی بیش از صدجلد کتاب و رساله در علوم و زمینه‌های مختلف تالیف کرده است. شهرستانی در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زمان خود مشارکت داشت. تأسیس مدارس اسلام و اصلاح و نیز تأسیس دعوتخانه در بحرین، انتشار نشریه‌های العلم و المرشد و تأسیس کتابخانه عمومی الجوادین از خدمات اجتماعی شهرستانی است. او در مبارزه با دولت‌های استعماری در جریان جنگ جهانی اول نیز نقش داشت.

[۱۰]. شیخ محمدجواد مُغْنیه (۱۳۳۲-۱۴۰۰ق) از عالمان و مفسران شیعه اهل لبنان در قرن چهاردهم قمری است. او تحصیلاتش را در موطن خویش آغاز کرد و سپس به نجف رفت و در حضور استادانی چون سید ابوالقاسم خویی درس آموخت. او پس از بازگشت به لبنان، منصب قضاوت و ریاست دادگستری را عهده‌دار شد. شیخ جواد مغنیه صاحب تألیفاتی در علوم اسلامی بوده و از جمله مفسرانی است که صاحب دو تفسیر «الکاشف» و «المبین» است. اندیشه‌های دینی و سیاسی مغنیه شخصیت او را متمایز ساخته است. نوگرایی در فقه و اجتهاد، تقریب مذاهب و وحدت اسلامی ازجمله دیدگاه‌های اوست. او همچنین از انقلاب اسلامی ایران و رهبر آن تجلیل کرده است.

[۱۱]. متولد۱۳۰۰ ق/۱۸۸۲م و متوفای۱۳۸۶ ق/۱۹۶۷م در عراق.

[۱۲]. (۱۳۰۶ش/۱۳۴۶ق-۱۳۸۸ش/۱۴۳۱ق).

[۱۳]. «ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت‌ملت و قبیله‌قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید، در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.» (حجرات/۱۳).

[۱۴]. «این است امت‏ شما که امتی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید.» (انبیاء/۹۲).

[۱۵]. «در حقیقت مؤمنان با هم برادرند.» (حجرات/۱۰).

[۱۶]. «و داوود و سلیمان را [یاد کن] هنگامی که درباره آن کشتزار که گوسفندان مردم شب‏‌هنگام در آن چریده بودند داوری می‌کردند و [ما] شاهد داوری آنان بودیم * پس آن [داوری] را به سلیمان فهماندیم و به هر یک [از آن دو] حکمت و دانش عطا کردیم» (انبیاء/۷۸ و ۷۹)

[۱۷]. «لِلْمُصِیبِ أَجْرَانِ وَ لِلْمُخْطِئِ أَجْرٌ وَاحِدٌ» این روایت از زبان پیامبراکرم(ص)و از طریق اهل‌سنت نقل شده است (صحیح بخاری، ج۸، ص۱۵۷ و صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۴۲) و تقریباً تمام علمای شیعه نیز آن را پذیرفته‌اند. (شهیدثانی، معالمُ الأصول، ص۲۳۶) این روایت که از آن به «نظریه معذوریت» تعبیر شده، تلخیص روایتی منقول از عمروبن عاص و ابوهُریره، در کتب حدیثی اهل‌سنت است که بیشتر در جواز اجتهاد و اثبات عقیده مخطئه به آن استناد شده و شیعه آن را تلقی‌به‌قبول نموده است. برای بیشتر نک: مقاله «بررسی مستندات روایی قاعده معذوریت مجتهد و سیر تحول پذیرش آن در شیعه» مجله پژوهشی تحقیقات علوم قرآن و حدیث، دوره ۱۳، ش۲، ۱۳۹۵، ص۵۷-۹۲.

علمای شیعی و سنی در عقلیات ـ در غیر احکام شرعی، موضوعات خارجی و احکام عقلی غیر مربوط به حکم شرعی ـ به اتفاق، به تخطئه اعتقاد دارند؛ یعنی برآنند که ممکن است حکم مجتهد نسبت به آنها مطابق واقع و یا مخالف آن باشد.

[۱۸]. «این است امت‏ شما که امتی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید.» (انبیاء/۹۲).

[۱۹]. مجموعه کامل این مجله در ۱۵ مجلد از سوی «مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی» در تهران تجدید چاپ و منتشر شده است.

[۲۰]. «آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده سخنی پاک که مانند درختی پاک است که ریشه‏‌اش استوار و شاخه‏‌اش در آسمان است. میوه‌‌اش را هر دم به اذن پروردگارش می‏‌دهد» (ابراهیم/۲۴ و ۲۵).

[۲۱]. مراد کنفرانس اسلامی ‹‹تجدید اندیشه اسلامی›› است که در آن ایام در قاهره تشکیل شده بود.

[۲۲]. «و کسانی که کفر ورزیدند یاران یکدیگرند اگر این [دستور] را به کار نبندید در زمین فتنه و فسادی بزرگ پدید خواهد آمد.» (انفال/۷۳).

[۲۳]. «و رفیق شما مجنون نیست.» (تکویر/۲۲).

[۲۴]. محمد عبدالروف‌ بن‌ علی‌المناوی،‌‌ فیضُ القدیر، ج۱، ص۲۷۰.