فقها، پاسخی به درخواست‌های بنیاد نمی‌دهند!

اختصاصی شبکه اجتهاد:یکی از دغدغه‌های حوزویان و فقه‌پژوهان، انطباق مبانی فقهی بر سیاست‌های ابلاغی از جانب بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای است. البته از آن‌سو، مسئولان بنیاد نیز این گله را از نهادهای حوزوی و پژوهشگران فقه دارند که چرا کمتر به مباحث فضای مجازی و به‌خصوص بازی‌های رایانه‌ای می‌پردازند. در این رابطه، با مهندس هادی اسکندری، مدیر فرهنگی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای هم‌سخن شدیم. به نظر وی، بنیاد تلاش‌های زیادی برای استفاده از نظرات فقهی حوزه و مراجع تقلید صورت داده، ولی تاکنون پاسخ مناسبی از ناحیه ایشان دریافت نکرده است. او از سویی، هم از همکاری با نهادهای فقهی حوزوی برای سامان دادن فقهی به وضعیت بازی‌های رایانه‌ای ناامید شده است و از سویی دیگر، سیاست مدیریت فرهنگی بنیاد را، در سرمایه‌گذاری بر روی فرهنگ‌سازی عمومی در جامعه نسبت به بازی‌های رایانه‌ای می‌داند تا خود مردم نسبت به بازی‌های آسیب‌زا شناخت پیدا کرده و در مواجهه با این‌گونه بازی‌ها، واکنش مناسبی را از خود بروز دهند.


بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای چه تلاش‌هایی برای انطباق مبانی فقهی بر سند بازی‌های رایانه‌ای انجام داده است؟

سند بازی‌های رایانه‌ای توسط شورای عالی فضای مجازی تهیه‌شده و در این خصوص بهتر است با ایشان صحبت شود. البته در هر صورت، این سند است که بایستی در انطباق با مبانی فقهی باشد، نه اینکه مبانی فقهی با آن هماهنگ شود.

آیا تلاش‌های بنیاد تنها به استفتاء از مراجع منحصر شده است یا آن‌که در عرصه تولید محتوای فقهی در این زمینه نیز اقدام به سفارش مطلب یا حمایت از فقه‌پژوهان نموده است؟

در حوزه فرهنگ، پیش از حضور بنده، کارهای خوبی در مدیریت فرهنگی بنیاد صورت گرفته بود. از یک سال و نیم پیش که بنده افتخار حضور در این سمت را داشتم نیز چند فعالیت فقهی را در دستور کار قرار دادیم. یکی از این فعالیت‌ها، پروژه تدوین مسائل فقهی بازی‌های رایانه‌ای بود. در رابطه با بازی‌های رایانه‌ای سؤالات فراوانی وجود دارد که عمدتاً نیز مصداقی است. لکن ما پس از گفت‌وگو با اهل‌فن، سؤالات محدودتر و دقیق‌تری را طراحی کردیم و برای دفاتر مراجع عظام فرستادیم تا پاسخ فقهی آن را بیان کنند. با تدوین این کتاب، مقلدان مراجع عظام، می‌توانند به‌راحتی، نظر مرجع تقلید خودشان را در موضوعات فوق بیابند. البته در مواردی، از آنجا که اصل مسئله و حکم آن روشن است، پاسخ‌های مراجع عظام نیز یکسان است. موارد اختلافی که بنا بر استقضای ما در حدود بیست‌وچند مورد هستند نیز به دفاتر مراجع ارسال شده‌اند تا ان‌شاءالله پس از پاسخ‌دهی ایشان، تکلیف مقلدینشان در این موضوعات مشخص گردد. پس از پاسخ‌دهی ایشان، این سؤالات و پاسخ‌ها به صورت کتاب “فقه مسائل بازی‌های رایانه‌ای” منتشر خواهد شد.

غیر از این پروژه، ما از سال گذشته، پیگیر برگزاری همایش فقهِ بازی‌های رایانه‌ای بودیم که علیرغم پیگیری‌های و بعضی از دوستانمان در قم، متأسفانه کسی را به عنوان همراه پیدا نکردیم و نهایتاً علیرغم میل باطنی‌مان، برگزاری این همایش از دستور کار خارج شد. اما باز هم امیدواریم که در صورت همراهی یک نهاد حوزوی یا اجرایی، ان‌شاءالله بتوانیم در آینده نزدیک این همایش را برگزار کنیم.

البته مرادمان از همراهی، همراهی علمی بود؛ چون بنیاد در کشور و به خصوص در قم، به عنوان نهادی علمی شهره نیست؛ لذا همایشی که از سوی این بنیاد برگزار شود، همایشی علمی تلقی نمی‌شود. با توجه به این نکته، تلاش زیادی کردیم تا حداقل یک نهاد یا مؤسسه حوزوی را همراه کنیم تا بتوانیم به کمک آن‌ها، همایشی علمی را در سطح کشور یا بین‌الملل برگزار کنیم که متأسفانه همان‌طور که عرض کردم، تلاش ما ناکام ماند.

آیا از وجود پایان‌نامه‌های مرتبط با بازی‌های رایانه‌ای در حوزه مطلع هستید؟ آیا برای حمایت از افزایش آن‌ها، برنامه‌ای داشته‌اید؟

در این خصوص مدیریت پژوهش بنیاد، همکاری خوبی با نهادهای ذی‌ربط داشته و حمایت‌هایی نیز تاکنون صورت پذیرفته است.

برنامه‌های آتی بنیاد در راستای انطباق مبانی فقهی بر سیاست‌های بازی‌های رایانه‌ای چیست؟

برای بررسی و تبیین نظر اسلام ناب در حوزه بازی‌های ویدئویی، نیاز به ورود جدی و فنی علمای حوزه علمیه به‌ موضوع فضای مجازی داریم. در بررسی‌های کارشناسان این بنیاد، یکی از بهترین راه‌های نمایش اهمیت و ضرورت یک موضوع، برگزاری همایش‌های علمی و فراخوان مقالات است. در این مورد هم ما از مهرماه سال گذشته پیگیری زیادی برای برگزاری این همایش انجام داده‌ایم که متأسفانه کم‌لطفی شدیدی ناشی از کم‌اهمیت دانستن این مهم جلوی پیشروی کار را گرفته است. در این همایش علمی، فراخوان مقالات فقهی در حوزه بازی‌های ویدئویی را خواهیم داشت. درهرصورت، امیدواریم در آینده نزدیک بتوانیم این همایش را برگزار کنیم.

البته اگر بخواهیم واقع‌بینانه به قضیه نگاه کنیم، در حال حاضر، با توجه به ابزارهایی که در اختیار داریم، صرفاً می‌توانیم در حوزه اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی فعالیت کنیم. یعنی امیدواریم بتوانیم با آگاهی دادن به خود مردم، مسئله مصرف بازی‌های رایانه‌ای را مدیریت کنیم؛ چون هرچقدر هم که ابزار نظارتی‌ و ابزارهای پیشگیرانه‌تان قوی باشد، تا وقتی که خود مردم این تمایل را داشته باشند که از بازی خاصی استفاده کنند و تفاوت بازی خوب با بد را ندانند، این ابزارها و فشارها بی‌اثر خواهند بود.

به نظر ما بازی‌های رایانه‌ای نیز مثل هر مقوله دیگری، آسیب‌هایی را به دنبال دارد و لذا باید نسبت به مصرف بازی‌های رایانه‌ای، اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی مناسبی صورت پذیرد. بنابراین ما سیاست کاری خودمان را بر آگاهی‌بخشی به مردم و تقویت نظارت عمومی ایشان گذاشته‌ایم. با فرهنگ‌سازی است که می‌توان قدرت تشخیص مناسب را به افراد داد تا بتوانند بازی‌های آسیب‌زا را از بازی‌های مفید تشخیص داده و در هنگام مواجهه با بازی‌های آسیب‌زا، بهترین واکنش را در پیش بگیرند. تمام هم و غم ما در مدیریت فرهنگی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، در راستای جا انداختن این فرهنگ در میان عموم مردم است.

اما فعالیت‌های تخصصی مانند فعالیت‌های فقهی در مورد بازی‌های رایانه‌ای، فعلاً از توان ما خارج است و امکان انجام آن برای ما وجود ندارد. بنابراین ما توان محدود فعلی خود را صرفاً بر روی فعالیت‌های فرهنگی، آن هم به صورت فرهنگ‌سازی عمومی قرار داده‌ایم.