لغو در فقه اهل‌سنت

اختصاصی شبکه اجتهاد:در فقه اهل‌سنت، مطالب زیادی در رابطه با حکم لغو یافت نمی‌شود اما از همان نگاشته‌های اندک نیز روشن می‌شود که لغو به‌صورت مطلق حرام نیست، بلکه برخی از مصادیق آن، مباح و برخی دیگر، مکروه هستند.


لغو در لغت

راغب می‌گوید: «لَغْو در سخن و کلام، خبرى است که قابل توجه نیست و از روى دقت و اندیشه گفته نمی‌شود که در حقیقت مانند “لَغَا” یعنى صداى گنجشکان است یا صداى پرندگان که غیر قابل فهم و درک است».۱

وی در ادامه می‌گوید: «ابوعبیده گفته است: لغو و لغا، مثل عیب و عاب است، چنانکه شاعرى گفته است: «عن اللّغا و رفث التکلم‏»؛ یعنى از روى خطا و باطل و بیهوده سخن گفت. لغیت مثل لقیت است، هر سخن زشت و قبیحى را لغو گویند، چنانکه در آیات قرآن است: «‏لایَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا کِذَّاباً» و نیز واژه لغو در دیه شتر که پرداخت نمی‌شود و به ‏اعتبار است، به کار می‌رود؛ شاعر می‌گوید: «کما الغیت فی الدّیه الحوارا».۲

مفهوم نسبی و نفسی لغو

لغو دارای دو معنای نسبی و نفسی است. صاحب المیزان در ذیل آیه «وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»۳، راجع به مفهوم نفسی و نسبی لغو اشاره کرده و می‌گوید: «کار لغو آن کارى است که فایده نداشته باشد و برحسب اختلاف امورى که فایده‏ عاید آن‌ها می‌‏شود، مختلف می‌گردد. چه‌بسا فعلى که نسبت به امرى، لغو و نسبت به امرى دیگر، مفید باشد».۴

حاصل اینکه گاه یک چیز ذاتاً و فی‌نفسه لغو است، مثل بازی و سرگرمی‌های کودکانه و گاه به‌صورت نسبی لغو است، چنانکه از صاحب المیزان نقل کردیم.

احکام لغو در فقه سنی

در کتاب‌های فقهی اهل‌سنت کمتر مشاهده می‌شود که راجع به احکام مطلق لغو بحثی صورت گرفته باشد، بلکه بیشتر از قسم خوردن لغو که مورد ابتلا بوده، صحبت شده است. در ادامه، به مواردی از احکام لغو که در کتب فقهی اهل‌سنت منعکس شده است اشاره می‌شود:

الف) ابن‌قدامه

ابن‌قدامه راجع به قسم لغو می‌گوید: «اگر قسم‌هایی مثل لاوالله و بلى‌والله در کنار سخن گوینده جاری شود، کفاره ندارد. این عقیده اکثر اهل علم است؛ چون این‌گونه قسم‌ها از اقسام قسم‌های لغو هستند که عبدالله (ظاهراً عبدالله‌بن‌عمر است) از پدرش نقل کرده است. پدر عبدالله گفته است: قسم لغو نزد من آن است که کسی قسم بخورد، ولی قلبش اراده و تصمیمی بر آن نداشته باشد. از جمله کسانی که معتقدند در قسم لغو، قلب گوینده اراده و تصمیم بر آن ندارد، عمر و عایشه، عطا، قاسم، عکرمه، شعبی و شافعی است؛ چون از عطاء به نقل از عایشه روایت شده است که رسول خدا فرمود: قسم لغو همان قسم‌هایی است که فردی در خانه خودش، گاهی لاوالله و بلی‌والله می‌گوید».۵

وی درباره حکم عمل لغو می‌گوید: «انجام کار عبث در زمان که امام، خطبه نماز جمعه را ارائه می‌کند، مکروه است؛ چون رسول(ص) خدا فرموده است: «هرکه ریگ را لمس بکند و دستش را بر او بمالد، کاری لغو انجام داده است». ترمذی گفته است: این حدیث از نظر سند حدیث صحیحه تلقی می‌شود».۶

ب) یحیی‌ بن‌ أبی‌الخیر

فقیه دیگری راجع به حکم عمل و قسم لغو می‌نویسد: «از قیس‌ بن‌ ابی‌غرزه‌ جهنی روایت شده است که در زمان رسول خدا به اشخاص که واسطه در بیع می‌شد «سماسره» می‌گفتیم اما رسول خدا به ما یاد داد که آنان را به نام بهتری یاد کنیم. آن حضرت فرمود: ای گروه تاجران! گاهی خرید و فروش به لغو و قسم آمیخته می‌شود، پس شما آن را به صدقه درآمیزید».۷

از این جمله نتیجه می‌شود که عمل لغو یا قسم لغو در خرید و فروش حرام نیست، وگرنه رسول خدا از آن منع می‌کرد. پس چون منعی نکرده و تنها به دستور صدقه اکتفا کرده است، انجام عمل لغو و یا قسم لغو در ضمن خرید و فروش حرام نیست.

نتیجه

در فقه اهل‌سنت، مطالب زیادی در رابطه با حکم لغو یافت نمی‌شود اما از همان نگاشته‌های اندک نیز روشن می‌شود که لغو به‌صورت مطلق حرام نیست، بلکه برخی از مصادیق آن، مباح و برخی دیگر، مکروه هستند.

 

 

منابع

۱) قرآن کریم.

۲) ابن‌قدامه، الشرح الکبیر، عدد الأجزاء: ۱۲، تم استیراده بواسطه مؤسسه بلاغ المبین، المکتبه الشامله.

۳) عبدالرحمن بن محمد بن أحمد بن قدامه المقدسی الجماعیلی الحنبلی، أبوالفرج، شمس الدین (المتوفى: ۶۸۲ هـ)، الشرح الکبیر على متن المقنع، دار الکتاب العربی للنشر و التوزیع، المکتبه الشامله.

۴) أبوالحسین یحیى بن أبی الخیر بن سالم العمرانی الیمنی الشافعی (المتوفى: ۵۵۸ هـ)، البیان فی مذهب الشافعی، عدد الأجزاء: ۱۳، المحقق: قاسم محمد النوری، دار المنهاج، جده، الطبعه الأولى، ۱۴۲۱ ق / ۲۰۰۰ م.

۵) اصفهانى، حسین بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، در یک جلد، دار العلم – الدار الشامیه، لبنان – سوریه، ۱۴۱۲ ه‍ ق.

۶) طباطبایى سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم، ۱۴۱۷ ق.

 

 

پی‌نوشت‌ها

۱) «اللَّغْوُ من الکلام: ما لا یعتدّ به و هو الذی یورد لا عن رویّه و فکر، فیجری مجرى‏ اللَّغَا و هو صوت العصافیر و نحوها من الطّیور». (حسین بن محمد راغب اصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن، ص ۷۴۱)

۲) حسین بن محمد راغب اصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن، ص ۷۴۱.

۳) مؤمنون/۳.

۴) «اللغو من الفعل هو ما لا فائده فیه و یختلف باختلاف الأمور التی تعود علیها الفائده، فرب فعل هو لغو بالنسبه إلى أمر و هو بعینه مفید مجد بالنسبه إلى أمر آخر». (محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص ۹)

۵) «و إن سبقت الیمین على لسانه کقوله لا والله وبلى والله فی عرض حدیثه فلا کفاره علیه. هذا قول أکثر أهل العلم لأنها من لغو الیمین نقل عبد الله عن أبیه أنه قال اللغو عندی أن یحلف على الیمین یرى أنها کذلک و الرجل یحلف فلا یعقد قلبه على شیء و ممن قال أن اللغو الیمین التی لا ینعقد علیها قلبه عمر و عائشه رضی الله عنهما و به قال عطاء و القاسم و عکرمه و الشعبی و الشافعی لما روی عن عطاء قال: [قالت عائشه إن رسول الله ص قال یعنی فی اللغو فی الیمین: هو کلام الرجل فی بیته لا والله وبلى والله]». (ابن قدامه، الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص ۱۸۴)

۶) «(فصل) و یکره العبث و الامام یخطب لقول النبی ص: «و من مس الحصى فقد لغا». قال الترمذی: هذا حدیث صحیح». (عبدالرحمن بن محمد بن أحمد بن قدامه المقدسی الجماعیلی الحنبلی، أبوالفرج، شمس‌الدین (المتوفى: ۶۸۲ ق)؛ الشرح الکبیر على متن المقنع، ج ۲، ص ۲۲۱)

۷) «عن قیس بن أبی غرزه الجهنی: أنه قال: کنا نسمى على عهد رسول الله ص السماسره، فسمانا رسول الله ص باسم أحسن منه فقال: یا معشر التجار، إن البیع یحضره اللغو و الحلف، فشوبوه بشیء من الصدقه». (أبوالحسین یحیى بن أبی الخیر بن سالم العمرانی الیمنی الشافعی (المتوفى: ۵۵۸ ق)؛ البیان فی مذهب الشافعی، ج ۵، ص ۹)