رئیس بنیاد باید فقیه باشد

اختصاصی شبکه اجتهاد:حجت‌الاسلام محمد کهوند، سال‌هاست که دغدغه فضای مجازی و بازی‌های رایانه‌ای را دارد. او چند سال پیش، سند ملی فضای مجازی را نقد کرده بود. او که در زمره دلواپسان فضای مجازی به شمار می‌آید، چند سالی است که مؤسسه مطالعات فضای مجازی را تأسیس کرده و در آن به فعالیت در حوزه مورد علاقه خود می‌پردازد. آشنایی وی با بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، او را به یکی از بهترین ناقدان این مرکز تبدیل کرده است. وی در این یادداشت شفاهی، نقدهایی جدی‌ به عملکرد بنیاد وارد می‌داند. نقدهای صریح وی که گاهی گزنده هم می‌شود، این یادداشت را خواندنی کرده است.


بنیاد، اعتنائی به فقه ندارد!

بنیاد اصلاً شأن فقهی ندارد. در بنیاد سه گروه کارشناس‌ وجود دارد؛ کارشناس جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و علوم و معارف اسلامی که در حوزه علوم و معارف اسلامی‌، ضعف شدید کارشناسی دیده می‌شود.

بنیاد به‌عنوان متکفل بحث بازی در کشور، مواردی را ترویج می‌کند که حکم شرعی‌اش را نمی‌داند و برای روشن شدن حکم شرعی، باید از حوزه استفتا کند. البته این انتقاد به حوزه هم وارد است که به بنیاد مشاوره نداده است. وقتی سازمانی در جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کند، باید تابع احکام دین باشد، نه این‌که قوانین غربی‌ها را پیاده کند.

البته کارهای دیگری هم در بنیاد انجام می‌شود، مثل سانسور قسمت‌هایی از بازی که بسیار حرفه‌ای است و اگر کسی قبلاً آن بازی را انجام نداده باشد، متوجه سانسور نمی‌شود اما بنیاد برای سر و سامان دادن به حوزه بازی‌ها تشکیل شد، ولی نتیجه دلخواه عاید نشده است. برای نمونه، مطابق آماری که بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای منتشر کرده است، بیش از ۹۵٪ بازی‌هایی که در بین نسل جوان رایج است و برچسب داشته و به‌طور مجاز از کافه بازار یا فروشگاه‌های مجاز دانلود می‌شود، ساخت خارج است.

آمار بنیاد نادرست است

نکته دوم این‌ است که آماری که توسط بنیاد ارائه‌ شده است، فقط خریدهای مجاز بازی‌های رایانه‌ای را در برمی‌گیرد. همان‌طور که می‌دانید، در اکثر موارد خرید بازی از سایت‌های غیرمجاز صورت می‌گیرد. امروزه، مردم بازی برچسب‌دار و مجاز را نمی‌خرند. آنان به‌راحتی وارد یک سایت که فیلتر نیست می‌شوند و هر بازی را که بخواهند سفارش می‌دهند. سپس این بازی را بدون کوچک‌ترین فیلتری دریافت می‌کنند؛ یعنی سایت و بازی فیلتر نیستند. روش دیگر استفاده از نرم‌افزار تورنت (Torrent) هست که فایل‌ها را خرد خرد از کامپیوترهای مختلف دانلود کرده و تحویل می‌دهد. گاهی هم از تلگرام، انواع بازی‌های ممنوعه دانلود می‌شود.

می‌خواهم بگویم بنیاد حتی نتوانسته عرضه بازی‌ها را مدیریت کند. علت این است که ساختار بنیاد، اساساً ساختار غلطی است. در حال حاضر، حوزه‌ای به نام فضای مجازی وجود دارد که بخشی از آن بازی‌های رایانه‌ای است. در مدیریت کلان اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، بحث سخت‌افزار و نرم‌افزار را از بحث بازی جدا کرده و مدیریت هرکدام را به یک سازمان داده‌ایم، درحالی‌که بازی‌ها کاملاً با اینترنت و شبکه‌های اجتماعی عجین هستند. مثلاً کلش آف کلنز را نمی‌توانید بدون اینترنت بازی کنید. بازی‌ها از اینترنت دانلود می‌شوند و بسیاری از بازی‌ها مثل کلش و ورلد آف کرفت، کاملاً آنلاین هستند. در نتیجه حوزه بازی و حوزه اینترنت تداخل زیادی با هم دارند.

نکته اینجاست که شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه بازی را به وزارت ارشاد محول کرده و وزارت ارشاد هم یک بنیاد غیرانتفاعی تأسیس کرده تا در این حوزه سیاست‌گذاری کند. به دلیل تعدد مراکز تصمیم گیری مشکلات زیادی پیش می‌آید؛ مثلاً وقتی بنیاد تصمیم می‌گیرد سایتی را به دلیل ارائه بازی‌های ممنوعه فیلتر کند، باید دست به دامان وزارت ارتباطات شود. حتی اگر با وزارت ارتباطات به توافق برسند، باز هم کنترلی روی تلگرام و تورنت ندارند. مشکل بنیاد به ساختار غلط حاکمیتی ما برمی‌گردد.

مواردی که ذکر کردم در حوزه سخت‌افزاری بود. از نظر نرم‌افزاری هم مشکلات عدیده‌ای در بنیاد وجود دارد. در بنیاد به مسائل فقهی و ماهیت‌شناسی بازی‌ها اهمیتی داده نمی‌شود. من پیگیر فعالیت‌های بنیاد هستم و آنچه می‌بینم صرفاً ترجمه و ترویج پایان‌نامه‌ها و کتاب‌های غربی است. انتقاد بزرگی که به بنیاد می‌شود این است که اصل را بر ترویج بازی گذاشته‌اند.

بنیاد باید با حوزه ارتباط داشته باشد

در بنیاد فعلی فارغ از این‌که تغییراتی در آن انجام بشود یا نه، پیشنهاد این است که با حوزه ارتباط داشته باشد. مصادیق موجود در بازی را در فایل‌های مشخصی در اختیار فقها قرار دهند تا فقها بتوانند راجع به آن اظهار نظر کنند. باید جزئیات دنیای بازی را برای فقها روشن کنند تا بدانند چه کسانی بازی‌ها را تولید، ترویج و توزیع می‌کنند. آموزش‌های مستقیم و غیرمستقیمی که توسط بازی‌ها انجام می‌شود، تبیین کنند تا فقیه با چشم باز فتوا دهد. باید مسائل مربوط به دنیای بازی برای فقیه کاملاً روشن شود تا تصمیم‌گیری بهتری داشته باشد.

چرا بنیاد زیر نظر شورای عالی فضای مجازی نیست؟

پیشنهاد اساسی‌تر این است ‌که ساختار حاکمیتی اصلاح شود. بنیاد باید تحت مدیریت شورای عالی فضای مجازی قرار بگیرد. در این صورت، سیاست‌گذاری‌ حوزه بازی‌ها، در یک سازمان انجام می‌شود و کنترل و مدیریت بازی، آسان‌تر و بهتر خواهد بود.

رئیس بنیاد باید فقیه باشد

به نظر من، ریاست شورای عالی فضای مجازی باید در اختیار یک فقیه باشد نه یک شخص سیاسی. ممکن است آن شخص سیاسی دغدغه دین داشته و با دین آشنا باشد، ولی هیچ‌گاه نمی‌تواند کار یک فقیه را انجام دهد. در حوزه بازی، سؤالات دینی و فقهی بسیاری مطرح است که باید توسط یک فقیه آشنا به مباحث بازی پاسخ داده شود. البته مخالف حضور سیاستمداران و افراد فرهنگی‌ یا اقتصاددانان نیستم، ولی باید بدانیم که هیچ کارشناس دیگری نمی‌تواند جای فقیه را پر کند.

بحث فضای مجازی و بازی‌های رایانه‌ای یک صنعت است. وقتی عنوان صنعت را برای این حوزه بپذیریم، لاجرم پای فرهنگ، اقتصاد، سیاست و امنیت هم به میان می‌آید. برای روشن شدن بخش امنیتی فضای مجازی مثالی می‌زنم؛ زمانی داعش از طریق شبکه پی اس (PS) یعنی پلی‌استیشن، افرادش را برای حمله و بمب‌گذاری در مناطق مختلف، هماهنگ می‌کرد. این‌ها جوانب مختلف حوزه فضای مجازی هستند که باید از یک جا فرماندهی شوند. برای کنترل و مدیریت فضای مجازی باید نگاه و دیدگاه نسبت به این فضا اصلاح شود و این اصلاح نگاه صرفاً باید از طریق حوزه انجام گیرد. اساتید حوزه باید علوم انسانی مرتبط با دنیای ارتباطات و رسانه را تولید کنند تا وابستگی ما به تفکرات و کتاب‌های غربی کم شود. وقتی علوم روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، ارتباطات و رسانه اصلاح شد، می‌توان راجع به فضای مجازی بر طبق سیاست‌های کشور، برنامه‌ریزی کرد.

شورای عالی فضای مجازی، بی‌خاصیت است!

اگر شورای عالی فضای مجازی را بررسی کنید، می‌بینید عالی‌ترین مسئولان نظام شامل سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، سازمان تبلیغات، ریاست‌جمهوری و شش وزیر و معاون علمی ریاست جمهوری در این شورا عضو هستند. در عین‌ حال، این شورا یکی از بی‌خاصیت‌ترین شوراهای کشور است. در اصل، ساختار غلط است و ربطی به دولت هم ندارد. این شورا در حوزه سخت‌افزار، نرم‌افزار و علوم انسانی مشکلات اساسی دارد. اینجاست که حوزه علمیه باید ورود کند و وظیفه ارشادی و فرهنگی خود را انجام دهد. انقلاب ما بیش از هر چیز یک انقلاب فرهنگی بوده است. این نگاه فرهنگی باید در مسائل سیاسی‌ و اقتصادی‌ و دیگر حوزه‌ها متبلور شود، ولی متأسفانه ریشه‌های فکری‌ ما منقلب نشده و هنوز هم امور کشور را با تفکر غربی پیش می‌بریم. تا این‌ تفکرات اصلاح نشود، انقلاب واقعی رخ نخواهد داد.