هر عمل بیهوده‌ای، لهو نیست

اختصاصی شبکه اجتهاد:عنوان «لهو» از عناوین سهل و ممتنع فقه شیعی است. در ابتدا به نظر می‌رسد مفهوم آن روشن است، لکن تاکنون تحقیقات زیادی در رابطه با آن صورت نگرفته است. این در حالی است که در ابواب فقهی، بسیاری از مصادیق آن ذکر می‌شود. به جهت استفاده از این عنوان در حکم حرمت برخی بازی‌های رایانه‌ای، بررسی فقهی این عنوان را با حجت‌الاسلام خادمی کوشا، مدیر گروه دانش‌های وابسته به فقه پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در میان گذاشتیم. به عقیده وی، این عقیده که هر چیز نامطلوبی لهو است، نادرست است. تفسیر وی از لهو، تفسیر خاص و جدیدی است که تاکنون کمتر به بحث گذاشته است.


لهو در فقه شیعی به چه معناست؟

حکم لهو در فقه شیعی از احکام مسلم است، به‌گونه‌ای که حکم برخی موضوعات دیگر را که منجر به لهو می‌شود، از حکم لهو به دست آورده‌اند. حکم لهو، ملاکی برای کشف احکامِ موضوعات دیگر است. به همین علت، راجع به حکم لهو تردیدی نداریم، چون مرحوم شیخ انصاری در مکاسب و فقهای قبل و بعد از ایشان، روایات زیادی را مطرح کرده و نتیجه‌ گرفتند که لهو حرام هست.

بحث روی معنای لهو است که موضوع لهو و منظور از لهو چیست؟ اگر لهو را به معنای هر چیزی که غرض عقلایی راجع به آن وجود ندارد معنا کنیم، نمی‌توانیم به لازمه آن ملتزم باشیم. چون‌ لازمه‌اش این است که انسان همیشه در حال عبادت و ذکر الهی باشد و در غیر این صورت او را در حال گناه بدانیم. با این تعریف؛ وقتی انسان به مناظر نگاه می‌کند یا سخنی را گوش می‌دهد، در مجلسی که گناه نیست شرکت می‌کند، زمانی که فکر می‌کند یا حتی در جایی نشسته و درباره امور غیر واجب و غیر حرام فکر می‌کند، مرتکب لهو و حرام می‌شود؛ بنابراین لهو نمی‌تواند چنین معنایی داشته باشد. لهوی که موضوع حرمت است، هرگز نمی‌تواند به معنای هر چیزی که غرض عقلایی ندارد، باشد.

با توجه به برخی روایات مشخص می‌شود، لهوی که موضوع حرمت است به معنای کارهای بیهوده‌ای است که اولاً فسادآفرین بوده و ثانیاً با آلات لهو همراه باشد. آنچه در رابطه با لهو، حرام دانسته شده، مواردی مثل غنا است که فسادانگیز و همراه با آلات موسیقی باشد. روایاتی مثل روایت تحف العقول، لهو را چیزی می‌داند که در آن فساد باشد. روایات دیگری هم لهو را به غنا و بازی با آلات لهو، اطلاق می‌کند؛ بنابراین هر لهوی موضوع حرمت نیست.

کارهای بیهوده‌ای که غرض عقلایی نداشته و موجب فساد برای فرد و اجتماع باشد، اگر با آلات لهو هم همراه شود، لهوی است که تقریباً فقهای شیعه بالاتفاق آن را حرام می‌دانند اما بقیه معانی کلمه لهو، حتی اگر به معنای باطل هم بگیریم، حرام نیست.

در اسلام، هر چیز باطل و بیهوده، حرام نیست. واژه باطل در روایات ما گاهی به معنای بیهوده و گاهی به معنای در برابر حق آمده است. بعضی چیزها مثل مکروهات، باطل و بیهوده هستند و نه‌تنها ثوابی ندارند، بلکه انسان را از مسیر الهی دور می‌کنند. مسیری که به‌طرف سعادت و کمال می‌خواهد برود، ولی نمی‌توان گفت مکروهات حرام هستند. البته باطلی که در برابر حق و حقیقت باشد، حرام هست.

در اینجا سؤال دوم شما موضوعیت پیدا می‌کند که تفریحات افراد چه حکمی داشته و با لهو چه نسبتی دارد؟ جواب پرسش شما، با توجه به معنای لهو روشن می‌شود. به ضرس قاطع، لهو حرام با تفریحات سالم، نسبت تباین دارد؛ یعنی تفریحات سالم با این شرط که فسادآفرین نبوده و موجب به‌هم‌ریختگی در محیط‌زیست نباشد، موجب تجاوز به حقوق دیگران نشده و گناهان مختلفی در کنار این تفریحات نباشد، حرام نیستند. موضوع لهو که در روایات داریم شامل این نمی‌شود؛ بنابراین جواب سؤال سوم شما هم روشن می‌شود که آیا همه موارد لهو حرام است؟ نه. اگر لهو را به معنای کار بیهوده بدانیم، حرام نیست، ولی لهو به معنای هر چیز بیهوده‌ای که فسادآفرین باشد، باطل و حرام هست. لهو به معنای ضد حق هم باطل و حرام شمرده می‌شود.

در اینجا سؤالی مطرح می‌شود که در برخی از روایات گفته‌شده سفرهایی که برای صید تفریحی است، نه برای امرار معاش، لهو و حرام هستند. به نظر من اتفاقاً این مورد برای تعریف لهو حرام، مثال بسیار خوبی است. صید تفریحی به این معناست که انسان، حیوانات زنده‌ و قابل‌استفاده را صرفاً برای هدف‌گیری و تفریح و بازی شکار کند و کشته آن‌ها را در طبیعت رها نماید و از آن‌ها استفاده نکند؛ مانند صیدهای تفریحی پادشاهان که گاهی صد یا دویست قوچ را شکار می‌کردند، یکی دو تا از آن قوچ‌ها را برای خوردن برداشته و بقیه را رها می‌کردند. این کار به دلیل بیهودگی و خلاف عقل بودن، حرام است. چنین صیدی، کاری بیهوده‌ و فسادآفرین بوده و تفریح سالم نیست. به همین جهت در روایات گفته‌شده: در سفری که برای صید تفریحی انجام می‌شود، نماز را باید تمام خواند. اگرچه در همین مورد هم برخی فقها معتقدند؛ تمام بودن نماز در چنین سفری به معنی حرام بودن آن نیست.

نماز در مسافرت، در چند مورد تمام است؛ مثل سفر حرام و سفری که برای صید تفریحی باشد. در مسافرت‌ برای این‌که در حق مسافرین امتنانی شده باشد، دستور داده‌شده که نماز را شکسته بخوانند تا مسافران در سختی نباشند. در اینجا دو احتمال مطرح است؛ اول اینکه تمام بودن نماز در سفر برای صید تفریحی به دلیل حرام بودن سفر نیست و شاید به این خاطر است که سفر برای صید و تفریح بوده و تمام بودن نماز زحمتی برای فرد ندارد. احتمال دوم این است که سفر برای صید تفریحی کاری باطل و بیهوده بوده و حرام است.

ملاک حرمت لهو چیست؟

با توجه به برخی روایات، ملاک حرمت لهو، کارهای بیهوده‌ و فسادآفرین هست. اعمالی که موجب دوری از خداوند شده و مانع انجام کارهای خدایی و واجبات می‌گردد. برخی از فقها گفته‌اند: لهوی که مانع از ذکر خدا باشد، حرام است. طبیعتاً باید اشاره‌کنیم که وقتی می‌گویند مانع از ذکر الهی، منظور ذکر واجب است، نه ذکر مستحب. به‌طور مثال وقتی کسی به تفریحات می‌پردازد و می‌داند که این تفریح باعث قضا شدن نماز خواهد شد، این تفریح به دلیل اینکه مانع انجام واجبات شده، لهو و حرام است. فرض کنید کسی برای تفریح به سراغ بازیگری می‌رود و برای اجرای نقش، قالب‌هایی را روی صورت و بدن او قرار می‌دهند که مانع وضو گرفتن و تیمم کردن شده و در نتیجه نمازش قضا خواهد شد. این تفریح به جهت اینکه مانع از ذکر الهی شده، حرام است؛ بنابراین، هر چیز غیر عقلایی و فسادآفرین که موجب دوری از خداوند و دوری از انجام واجبات شود، لهو است. مجدداً تأکید می‌کنم که منظور من از فسادآفرین این است که گناهانی در اثر این کار بیهوده انجام ‌شود. چون گناهان در واقع باعث دوری از خدا هستند؛ بنابراین وقتی می‌گوییم لهو حرام، منظور لهوی است که فسادآفرین است، یعنی لهوی که انسان را وادار می‌کند دچار گناهان و ترک واجبات بشود.